گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

اس ام اس های ویژه محرم 3

اس ام اس های ویژه محرم 3

+-----------------------------------------------------------------------------------+

سعی کن حرص و طمع خانه‌خرابت نکند . . . غافل از واقعه روز حسابت نکند

ای که دم می‌زنی از عشق حسین بن علی . . . آنچنان باش که ارباب جوابت نکند

+-----------------------------------------------------------------------------------+

آنان که حسین را خدای خود پندارند . . . کفرش به کنار عجب خدایی دارند

+-----------------------------------------------------------------------------------+

برای باغبان یاس آفریدند . . . علی را أشجع الناس آفریدند

وفا داری و مردی و شجاعت . . . یکی کردند و عباس آفریدند

+-----------------------------------------------------------------------------------+

آبروی حسین به کهکشان می ارزد

یک موی حسین بر دو جهان می ارزد

گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست

گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

+-----------------------------------------------------------------------------------+

به سر غیر از تو سودایی ندارم یا حسین جان

به دل جز تو تمنایی ندارم یا حسین جان

خدا داند که در بازار عشقت

به جز جان هیچ کالایی ندارم یا حسین جان

+-----------------------------------------------------------------------------------+

آن تشنگی که کربلاییان کشیده اند, تشنگی راز است: حسین از دست یار می نوشد و ما از دست حسین

+-----------------------------------------------------------------------------------+

آهای عطر گل یاس آهای خدای احساس - تموم زندگیم فدای یک نگاه عباس

+-----------------------------------------------------------------------------------+

دل من غصه نخور ، یک روز آقاتو می‌بینی - میری تا کربلا ، کنار ارباب می‌شینی

+-----------------------------------------------------------------------------------+

اگه تو را نبینم من می‌میرم حسین ، وقتی دارم می‌میرم سراغتو من می‌گیرم حسین

+-----------------------------------------------------------------------------------+

محرم مه آبیاری دین است

محرم مه ایثار مبین است

محرم مه عشق به حسن است

دریغ مَهر مادر از حسین است

+-----------------------------------------------------------------------------------+

عالم همه محو گل رخسار حسین است , ذرات جهان در عجب از کار حسین است .

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش , یعنی که خدای تو عزادار حسین است .

+-----------------------------------------------------------------------------------+

بر سینه من نوشته بین الحرمین : نصف قلبم با ابالفضل ،

نصف دیگر با حسین . . . السلام علی الحسین و علی عباس الحسی

+-----------------------------------------------------------------------------------+

فرمانده عشاق دل آگاه حسین است , بیراهه مرو ساده ترین راه حسین است .

ازمردم گمراه جهان راه مجویید , نزدیک ترین راه به الله حسین است .

+-----------------------------------------------------------------------------------+

بر گلستان ولایت تاختند، غنچه را با لاله پرپر ساختند، غنچه زیرخاروخس افتاده بود، باغبان هم از نفس افتاده بود، ظلم و طغیان و جنایت زاده شداین چنین مزد رسالت داده شد

+-----------------------------------------------------------------------------------+

ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یک قطره تو دریا حسین

+-----------------------------------------------------------------------------------+

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

+-----------------------------------------------------------------------------------+

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله ...

+-----------------------------------------------------------------------------------+

نعت پیغمبر اکرم (ص)

نعت پیغمبر اکرم (ص)

ای شاه سوار ملک هستی

سلطان خرد به چیره دستی

ای ختم پیمبران مرسل

حلوای پسین و ملح اول

نوباوه باغ اولین صلب

لشکرکش عهد آخرین تلب

ای حاکم کشور کفایت

فرمانده فتوی ولایت

هرک آرد با تو خودپرستی

شمشیر ادب خورد دو دستی

ای بر سر سدره گشته راهت

وی منظر عرش پایگاهت

ای خاک تو توتیای بینش

روشن بتو چشم آفرینش

شمعی که نه از تو نور گیرد

از باد بروت خود بمیرد

ای قائل افصح القبایل

یک زخمی اوضح الدلایل

دارنده حجت الهی

داننده راز صبحگاهی

ای سید بارگاه کونین

نسابه شهر قاب قوسین

رفته ز ولای عرش والا

هفتاد هزار پرده بالا

ای صدر نشین عقل و جان هم

محراب زمین و آسمان هم

گشته زمی آسمان ز دینت

نی‌نی شده آسمان زمینت

ای شش جهه از تو خیره مانده

بر هفت فلک جنیبه رانده

شش هفت هزار سال بوده

کین دبدبه را جهان شنوده

ای عقل نواله پیچ خوانت

جان بنده نویس آستانت

هر عقل که بی تو عقل برده

هر جان که نه مرده تو مرده

ای کینت و نام تو موید

بوالقاسم وانگهی محمد

عقل ارچه خلیفه شگرف است

بر لوح سخن تمام حرف است

هم مهر مویدی ندارد

تا مهر محمدی ندارد

ای شاه مقربان درگاه

بزم تو ورای هفت خرگاه

صاحب طرف ولایت جود

مقصود جهان جهان مقصود

سر جوش خلاصه معانی

سرچشمه آب زندگانی

خاک تو ادیم روی آدم

روی تو چراغ چشم عالم

دوران که فرس نهاده تست

با هفت فرس پیاده تست

طوف حرم تو سازد انجم

در گشتن چرخ پی کندگم

آن کیست که بر بساط هستی

با تو نکند چو خاک پستی

اکسیر تو داد خاک را لون

وز بهر تو آفریده شد کون

سر خیل توئی و جمله خیلند

مقصود توئی همه طفیلند

سلطان سریر کایناتی

شاهنشه کشور حیاتی

لشگر گه تو سپهر خضرا

گیسوی تو چتر و غمزه طغرا

وین پنج نماز کاصل توبه است

در نوبتی تو پنج نوبه است

در خانه دین به پنج بنیاد

بستی در صد هزار بیداد

وین خانه هفت سقف کرده

بر چار خلیفه وقف کرده

صدیق به صدق پیشوا بود

فاروق ز فرق هم جدا بود

وان پیر حیائی خدا ترس

با شیر خدای بود همدرس

هر چار ز یک نورد بودند

ریحان یک آبخورد بودند

زین چار خلیفه ملک شدراست

خانه به چهار حد مهیاست

ز آمیزش این چهارگانه

شد خوش نمک این چهارخانه

دین را که چهار ساق دادی

زینگونه چهار طاق دادی

چون ابروی خوب تو در آفاق

هم جفت شد این چهار وهم طاق

از حلقه دست بند این فرش

یک رقص تو تا کجاست تا عرش

ای نقش تو معرج معانی

معراج تو نقل آسمانی

از هفت خزینه در گشاده

بر چهار گهر قدم نهادن

از حوصله زمانه تنگ

بر فرق فلک زده شباهنگ

چون شب علم سیاه برداشت

شبرنگ تو رقص راه برداشت

خلوتگه عرش گشت جایت

پرواز پری گرفت پایت

سر برزده از سرای فانی

بر اوج سرای ام هانی

جبریل رسید طوق در دست

کز بهر تو آسمان کمر بست

بر هفت فلک دو حلقه بستند

نظاره تست هر چه هستند

برخیز هلا نه وقت خوابست

مه منتظر تو آفتابست

در نسخ عطارد از حروفت

منسوخ شد آیت وقوفت

زهره طبق نثار بر فرق

تا نور تو کی برآید از شرق

خورشید به صورت هلالی

زحمت ز ره تو کرده خالی

مریخ ملازم یتاقت

موکب رو کمترین وشاقت

دراجه مشتری بدان نور

از راه تو گفته چشم بد دور

کیوان علم سیاه بر دوش

در بندگی تو حلقه در گوش

در کوکبه چنین غلامان

شرط است برون شدن خرامان

امشب شب قدرتست بشتاب

قدر شب قدر خویش دریاب

ای دولتی آن شبی که چون روز

گشت از قدم تو عالم افروز

پرگار به خاک در کشیدی

جدول به سپهر بر کشیدی

برقی که براق بود نامش

رفق روش تو کرد رامش

بر سفت چنان نسفته تختی

طیاره شدی چو نیک بختی

زآنجا که چنان یک اسبه راندی

دوران دواسبه را بماندی

ربع فلک از چهارگوشه

داده ز درت هزار خوشه

از سرخ و سپید دخل آن باغ

بخش نظر تو مهر ما زاغ

بر طره هفت بام عالم

نه طاس گذاشتی نه پرچم

هم پرچم چرخ را گسستی

هم طاسک ماه را شکستی

طاوس پران چرخ اخضر

هم بال فکنده با تو هم پر

جبریل ز همرهیت مانده

 (الله معک) ز دور خوانده

میکائیلت نشانده بر سر

واورده به خواجه تاش دیگر

اسرافیل فتاده در پای

هم نیم رهت بمانده برجای

رفرف که شده رفیق راهت

برده به سریر سدره گاهت

چون از سر سدره بر گذشتی

اوراق حدوث در نوشتی

رفتی ز بساط هفت فرشی

تا طارم تنگبار عرشی

سبوح زنان عرش پایه

از نور تو کرده عرش سایه

از حجله عرش بر پریدی

هفتاد حجاب را دریدی

تنها شدی از گرانی رخت

هم تاج گذاشتی و هم تخت

بازار جهت بهم شکستی

از زحمت تحت وفوق رستی

خرگاه برون زدی ز کونین

در خیمه خاص قاب قوسین

هم حضرت ذوالجلال دیدی

هم سر کلام حق شنیدی

از غایت وهم و غور ادراک

هم دیدن وهم شنودنت پاک

درخواستی آنچه بود کامت

درخواسته خاص شد به نامت

از قربت حضرت الهی

باز آمدی آنچنانکه خواهی

گلزار شکفته از جبینت

توقیع کرم در آستینت

آورده برات رستگاران

از بهر چو ما گناهکاران

ما را چه محل که چون تو شاهی

در سایه خود کند پناهی

زآنجا که تو روشن آفتابی

بر ما نه شگفت اگر نتابی

دریای مروتست رایت

خضرای نبوتست جایت

شد بی تو به خلق بر مروت

بر بسته‌تر از در نبوت

هر که از قدم تو سرکشیده

دولت قلمیش در کشیده

وان کو کمر وفات بسته

بر منظره ابد نشسته

باغ ارم از امید و بیمت

جزیت ده نافه نسیمت

ای مصعد آسمان نوشته

چون گنج به خاک بازگشته

از سرعت آسمان خرامی

سری بگشای بر نظامی

موقوف نقاب چند باشی

در برقع خواب چند باشی

برخیز و نقاب رخ برانداز

شاهی دو سه را به رخ درانداز

این سفره ز پشت بار برگیر

وین پرده ز روی کار برگیر

رنگ از دو سیه سفید بزدای

ضدی ز چهار طبع بگشای

یک عهد کن این دو بی‌وفا را

یک دست کن این چهار پا را

چون تربیت حیات کردی

حل همه مشکلات کردی

زان نافه به باد بخش طیبی

باشد که به ما رسد نصیبی

زان لوح که خواندی از بدایت

در خاطر ما فکن یک آیت

زان صرف که یافتیش بی‌صرف

در دفتر ما نویس یک حرف

بنمای به ما که ما چه نامیم

وز بت گر و بت شکن کدامیم

ای کار مرا تمامی از تو

نیروی دل نظامی از تو

زین دل به دعا قناعتی کن

وز بهر خدا شفاعتی کن

تا پرده ما فرو گذارند

وین پرده که هست بر ندارند

آهنگ جدید و فوق العاده شاد و زلزله از ساسی مانکن با همراهی علیشم

آهنگ جدید و فوق العاده شاد و زلزله از ساسی مانکن با همراهی علیشمس و امیر مسعود بنام گوشواره که دیگه احتیاج به تعریف نداره و کار 8/6 قوی هستش خوراک مهمونی و ماشین از دستش ندید تنظیم این کار مثل همیشه با امیر مسعود بوده این آهنگ قرار بود بعد از ماه محرم بیاد ولی ملودی این آهنگ لو رفته که متاسفانه مجبور شدیم در این ایام این کار بزاریم

Download

آهنگ جدید و بسیار زیبای شهاب بخارایی به نام نور حسین

آهنگ جدید و بسیار زیبای شهاب بخارایی به نام نور حسین

 

نور حسین

آهنگ جدید و بسیار زیبای شهاب بخارایی به نام نور حسین

آهنگ جدید و بسیار زیبای شهاب بخارایی به نام نور حسین

 

نور حسین

آهنگ جدید و فوق العاده زیبای آرا هاشمی و مهران محمدی که به مناسب

آهنگ جدید و فوق العاده زیبای آرا هاشمی و مهران محمدی که به مناسبت ماه محرم خونده شده به اسم شب آخر

 

Download 128 Mp3

"داستان زیباى فداکارى یک مادر(واقعى)"

"داستان زیباى فداکارى یک مادر(واقعى)"

My mom only had one eye.  I hated her... she was such an embarrassment.

مادر من فقط یک چشم داشت. من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود.

She cooked for students & teachers to support the family.

اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت.

There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me.

یک روز اومده بود  دم در مدرسه که به من سلام کنه و منو با خود به خونه ببره.

I was so embarrassed. How could she do this to me?

خیلی خجالت کشیدم. آخه اون چطور تونست این کار رو با من بکنه؟

I ignored her, threw her a hateful look and ran out.

به روی خودم نیاوردم، فقط با تنفر بهش یه نگاه کردم و فورا از اون جا دور شدم.

The next day at school one of my classmates said, "EEEE, your mom only has one eye!"

روز بعد یکی از همکلاسی ها منو مسخره کرد و گفت  هووو .. مامان تو فقط یک چشم داره.

I wanted to bury myself. I also wanted my mom to just disappear.

فقط دلم می خواست یک جوری خودم رو گم و گور کنم. کاش زمین دهن وا می کرد و منو .. کاش مادرم  یه جوری گم و گور می شد...

So I confronted her that day and said, " If you're only gonna make me a laughing stock, why don't you just die?!!!"

روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال کنی چرا نمی میری؟

My mom did not respond...

اون هیچ جوابی نداد...

I didn't even stop to think for a second about what I had said, because I was full of anger.

حتی یک لحظه هم راجع به حرفی که زدم فکر نکردم، چون خیلی عصبانی بودم.

I was oblivious to her feelings.

احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت.

I wanted out of that house, and have nothing to do with her.

دلم می خواست از اون خونه برم و دیگه هیچ کاری با اون نداشته باشم.

So I studied real hard, got a chance to go to Singapore to study.

سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم.

Then, I got married. I bought a house of my own. I had kids of my own.

اون جا ازدواج کردم، واسه خودم خونه خریدم، زن و بچه و زندگی...

I was happy with my life, my kids and the comforts.

از زندگی، بچه ها و آسایشی که داشتم خوشحال بودم.

                                                                                                                                                     

Then one day, my mother came to visit me.

تا اینکه یه روز مادرم اومد به دیدن من.

She hadn't seen me in years and she didn't even meet her grandchildren.

اون سال ها منو ندیده بود و همین طور نوه هاشو.

When she stood by the door, my children laughed at her, and I yelled at her for coming over uninvited.

وقتی ایستاده بود دم در  بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد کشیدم که چرا خودش رو دعوت کرده که بیاد اینجا، اونم  بی خبر.

I screamed at her, "How dare you come to my house and scare my children!" GET OUT OF HERE! NOW!!!"

سرش داد زدم:" چطور جرات کردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟! گم شو از اینجا! همین حالا!!!"

And to this, my mother quietly answered, "Oh, I'm so sorry. I may have gotten the wrong address," and she disappeared out of sight.

اون به آرامی جواب داد:" اوه خیلی معذرت می خوام مثل اینکه آدرس رو عوضی اومدم" و بعد فورا رفت و از نظر ناپدید شد.

One day, a letter regarding a school reunion came to my house in Singapore .

یک روز یک دعوت نامه اومد در خونه من در سنگاپور برای شرکت در جشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه.

So I lied to my wife that I was going on a business trip.

ولی من به همسرم به دروغ گفتم که به یک سفر کاری میرم.

After the reunion, I went to the old shack just out of curiosity.

بعد از مراسم، رفتم به اون کلبه قدیمی خودمون؛ البته فقط از روی کنجکاوی.

My neighbors said that she is died.

همسایه ها گفتن که اون مرده.

I did not shed a single tear.

ولی من حتی یک قطره اشک هم نریختم.

They handed me a letter that she had wanted me to have.

اونا یک نامه به من دادند که اون ازشون خواسته بود که به من بدن.

"My dearest son, I think of you all the time. I'm sorry that I came to Singapore and scared your children.

ای عزیزترین پسر من، من همیشه به فکر تو بوده ام، منو ببخش که به خونت تو سنگاپور اومدم و بچه هاتو ترسوندم.

I was so glad when I heard you were coming for the reunion.

خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا.

But I may not be able to even get out of bed to see you.

ولی من ممکنه که نتونم از جام بلند شم که بیام تورو ببینم.

I'm sorry that I was a constant embarrassment to you when you were growing up.

وقتی داشتی بزرگ می شدی از اینکه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم.

You see........when you were very little, you got into an accident, and lost your eye.

آخه می دونی ... وقتی تو خیلی کوچیک بودی تو یه تصادف یک چشمت رو از دست دادی.

As a mother, I couldn't stand watching you having to grow up with one eye.

به عنوان یک مادر نمی تونستم تحمل کنم و ببینم که تو داری بزرگ می شی با یک چشم

So I gave you mine.

بنابراین چشم خودم رو دادم به تو.

I was so proud of my son who was seeing a whole new world for me, in my place, with that eye.

برای من افتخار بود که پسرم می تونست با اون چشم  به جای من دنیای جدید رو بطور کامل ببینه.

With my love to you,

با همه عشق و علاقه من به تو!!!

‌استفاده طولانی مدت از مواد آرایشی مضر است

‌استفاده طولانی مدت از مواد آرایشی مضر است

در مطالعه گروهی از افراد مشخص شد که به سبب مصرف طولانی مدت کرم پودرها و دیگر مواد آرایشی دور چشم مبتلا به...

متخصص پوست و مو،‌ استفاده طولانی مدت از مواد آرایشی را مضر دانست.

خانم دکتر مولازاده افزود: مصرف این مواد در طولانی مدت باعث بسته شدن منافذ پوستی می‌شود و از جذب اکسیژن در پوست جلوگیری می‌کند.

وی افزود:‌ در دراز مدت این افراد صورتهایی با چین و چروک بالا خواهند داشت.

این متخصص پوست و مو با اشاره به تحقیقی درباره این افراد گفت‌: در مطالعه گروهی از این تعداد مشخص شد که به سبب مصرف طولانی مدت کرم پودرها و دیگر مواد آرایشی دور چشم مبتلا به جوشهای سر سفید، ‌سر سیاه و یا چرکی شده‌اند.

وی حساسیت‌های پوستی را از عوارض شایع مصرف این مواد دانست و افزود: گروهی دیگر از افراد تحت مطالعه نیز حساسیت‌های بالایی به مصرف این مواد نشان دادند.

این متخصص پوست و مو توصیه کرد برای طراوت و شادابی پوست از ترکیباتی که جنبه دارویی دارد استفاده شود.

اس ام اس ویژه محرم

اس ام اس ویژه محرم

قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد

آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد

ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم

ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یک قطره تو دریا حسین فرا رسیدن ماه محرم را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گم

پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است

السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)

اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد

دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

محرم آمد و ماه عزا شد

مه جانبازی خون خدا شد

جوانمردان عالم را بگویید

دوباره شور عاشوار به پا شد

حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...

ای به دل بسته ، قدری آهسته

کن مدارا با ، زینب خسته ...

یا حسین مظلوم ...

یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن

تموم حاجتا رو همه از می گیرن

بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه

شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه

شبای جمعه زهرا زائر این زمینه

سینه زن حسینه ، یل ام البنینه ...

دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین

تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین

السلام ای وادی کرببلا

السلام ای سرزمین پر بلا

السلام ای جلوه گاه ذوالمنن

السلام ای کشته های بی کفن

کاش بودیم آن زمان کاری کنیم

از تو و طفلان تو یاری کنیم

کاش ما هم کربلایی می شدیم

در رکاب تو فدایی می شدیم

السلام علیک یا ابا عبدالله ...

کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد

دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود

دلها همه آماده ی پرواز شود

با بوی محرم الحرام تو حسین

ایام عزا و غصه آغاز شود

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز

دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند

ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین

بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند

دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم

بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم

فردا که کسی را به کسی کاری نیست

دامان حسین اگر نگیرم چه کنم

گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.

پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟

آهی کشید و گفت ماه محرم است...

باز محرم رسید، ماه عزای حسین

سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین

کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه

تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین

فرشته‌ها از امشب صبوی غم می‌نوشن

دوباره اهل جنت پیرهن سیاه می‌پوشن

با آب طلا نام حسین قاب کنید

با نام حسین یادی از آب کنید

خواهید مه سربلند و جاوید شوید

تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست

محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است

هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله . حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا

نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو عزادار حسین است

عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین

یک کلیپ تکان دهنده

یک کلیپ تکان دهنده

WMV

 

3GP

امان از دست ما ایرانی ها....

امان از دست ما ایرانی ها....

3GP

دانلود کلیپ مرد سه دست

دانلود کلیپ مرد سه دست

3GP

آقای دکتر! نشانگان مرگ ناگهانی کودک یعنی چه؟

آقای دکتر! نشانگان مرگ ناگهانی کودک یعنی چه؟

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

این نشانگان یکی از علل مرگ و میر کودکان یک ماهه تا یک ساله است و نکته نگران کننده این است که درمانی ندارد و به خوبی نمی‌توان با آن مقابله کرد چون یک بیماری یا ناخوشی نیست. این نشانگان به نام مرگ گهواره نیز نامیده می‌شود و زمانی این تشخیص مطرح است که کودکی که کمتر از یک سال عمر دارد به‌طور ناگهانی می‌میرد. شایع‌ترین سن بروز آن بین 2 تا 4 ماهگی است و در 90 درصد موارد در کودکان کمتر از 6 ماهه رخ می‌دهد. در اکثر موارد هنگام خواب و اغلب در ساعت 10 شب و در طول ماه‌های سرد سال اتفاق می‌افتد. اگر کودک خود را به مهد کودک یا شیرخوارگاه می‌سپارید، باید به خاطر داشته باشید که حدود 20 درصد از تمام موارد این نشانگان در این گونه مراکز رخ می‌دهند. هر چه نوزاد زودتر به دنیا آید احتمال بروز نشانگان مرگ ناگهانی کودک بیشتر است. همچنین، هر چه وزن هنگام تولد کمتر باشد، خطر بروز این نشانگان بیشتر خواهد بود. احتمال بروز نشانگان مرگ ناگهانی شیرخوارانی که مادرشان کمتر از بیست سال دارند، بیشتر است. همچنین هرچه فواصل بین بارداری‌ها کمتر باشد، احتمال بروز این نشانگان بیشتر می‌شود.

6 اشتباه رایج درباره آجیل

6 اشتباه رایج درباره آجیل

1- بعضی‌ها خیال می‌کنند آجیل ارزش غذایی ندارد و به قول معروف، شکم‌پرکن است!

اصلا این‌طور نیست! آجیل منبع سرشاری از پروتئین، آهن، روی، کلسیم، پتاسیم و بسیاری دیگر از مواد معدنی و ویتامین‌های آنتی‌اکسیدان است.

2- بعضی‌ها فکر می‌کنند چربی آجیل، سلامت قلب را تهدید می‌کند

البته آجیل چرب است، اما چربی‌اش از نوع اشباع‌نشده است که کلسترول خون را پایین می‌آورد و خطر بیماری‌های قلبی و عروقی را کم می‌کند. اغلب مغزهای موجود در آجیل شامل 90 درصد اسیدهای چرب اشباع‌نشده هستند.

3- برخی می‌گویند آجیل سرطان‌زاست

برعکس! انواع آجیل حاوی آنتی‌اکسیدان‌هایی است که باعث کاهش خطر ابتلا به سرطان می‌شود. این آنتی‌اکسیدان‌ها از اکسید‌شدن و تخریب سلول‌ها و بروز بیماری‌هایی مانند دیابت هم جلوگیری می‌کنند. البته دیابتی‌ها برای مصرف آجیل باید میزان تقریبی انرژی و کربوهیدرات آجیل مصرفی روزانه‌ خود را محاسبه کنند و آن را از کل کالری و کربوهیدرات دریافتی روزانه‌شان کم کنند.

4- بعضی‌ها هم از آن‌ور بام می‌افتند و می‌گویند آجیل هیچ ضرری برای بدن ندارد

این‌ هم اشتباه است! بالاخره آجیل‌ها پرکالری هستند و هر گرم آجیل، لااقل 5 کالری انرژی غذایی تولید می‌کند. از نظر ارزش تغذیه‌ای، یک نعلبکی آجیل تقریبا 600 کالری انرژی غذایی دارد؛ یعنی معادل 2 بشقاب برنج! و به همین دلیل توصیه می‌شود مصرف آجیل و مغزه‌ها به عنوان میان‌وعده و در حد متعادل باشد. وجود چربی‌های متراکم در انواع آجیل در افزایش وزن و بروز چاقی موثر است. ضمن این‌که آجیل،‌ سلامت دندان‌ها را هم به خطر می‌اندازد و بعضی از محتویات آجیل، مانند بادام زمینی، برای بعضی افراد به شکل آلرژن عمل می‌کند و حساسیت‌زا هستند. افرادی که به بادام‌زمینی یا به دیگر اقلام موجود در آجیل حساسیت داشته باشند، با مصرف آن دچار واکنش‌های حساسیتی می‌شوند که این واکنش‌ها در بعضی از موارد می‌تواند بسیار شدید و حتی کشنده باشد. به همین خاطر توصیه می‌شود این قبیل افراد از خوردن آجیل یا آن اقلام خاص چشم‌پوشی کنند. ضمنا افراد مبتلا به آسم هم باید از خوردن آجیل و خشکبار به طور کلی پرهیز کنند.

5- می‌گویند فشارخونی‌ها باید قید تمام انواع آجیل را بزنند

نه! به فشارخونی‌ها توصیه می‌شود در صورت تمایل به مصرف آجیل، تا حد ممکن از آجیل‌های خام استفاده کنند و دور آجیل‌های بوداده و شور را خط بکشند. آجیل اگر به اندازه و به عنوان منبع تامین‌کننده بخشی از انرژی غذایی روزانه‌مان مصرف شود، ضرر که ندارد هیچ، مفید هم هست. اما بیماران مبتلا به فشارخون بالا باید حسابی مواظب باشند چون تحقیقات نشان داده مصرف آجیل‌های شور می‌تواند در افراد مبتلا به فشار خون بالا، منجر به شوک ناگهانی و ایست قلبی شود.

6- خیلی‌ها موقع خرید آجیل، پسته‌های لب‌خندان را ترجیح می‌دهند

می‌دانید پسته‌ها را چطوری لب‌خندان می‌کنند؟ اولش، آنها را می‌ریزند در ظرف‌ آبگرم تا پسته‌ها حسابی باد کنند و بعدش بلافاصله می‌ریزندشان توی ظرف آب سرد تا به قول خودشان، پوست پسته بترکد. اما این شوک حرارتی (اختلاف دمای ناگهانی)، روی کیفیت پسته تاثیر منفی می‌گذارد و علاوه بر آن، موجب نم کشیدن پسته می‌شود. خلاصه این‌که پسته‌های لب‌خندان هم ارزش غذایی‌شان پایین‌تر است، هم زودتر فاسد می‌شوند. حتی تخمه‌های لب‌خندان هم انتخاب مناسبی نیستند؛ چون مغز تخمه وقتی در مجاورت هوا قرار می‌گیرد، علاوه بر طعم، کیفیتش را هم از دست می‌دهد و زودتر از انواع دربسته فاسد می‌شود