در گذار ره تو خانه کنم گر تو راهم ندهی در حرمت خانة ساخته ویرانه کنم من همانم که ز شوق رویت زر قبای
تن خود پاره کنم طعم آن مستی جام می تو شد سبب قصد به میخانه کنم گر لبم تر بشداز مستی می عاشقان را
همه مستانه کنم مرغ عشقم که دلم می خواهد در کف دست تو کاشانه کنم چون شوی شمع میستان دلم همه را چون گل
و پروانه کنم گر کسی غم به دلت راه انداخت بزم شادش همه غمخانه کنم باددر زلف سیاهت سر زد رخصتی ده که
سرت شانه کنم گر بخواهم نازچشمت خودراهمچو یک کودک دردانه کنم تا نیازدل من رفع کنی عالمی را همه دیوانه کنم
((( ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم!!!. )))
((( نه اینجا! نه آنجا! درپی جایی برای زیستن! )))
(((آرزو می کنم برای همه که فقط یک آرزو در دلتان باقی بماند.)))
(((عاشق کوچولو نظربده با تشکر از عشق شما فقط عشق تو ، آره !!!. )))