گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

"دستان یارى بخش"

"دستان یارى بخش"

روزی پسربچهای، مشغول بازی با ماسهها در ساحل بود. چند ماشین کامیون و بیلی پلاستیکیقرمزرنگ همراه خود داشت.در حال درست کردن جاده و تونل با ماسههای نرم، ناگهان سنگ بزرگی را سد راه خود دید. پسربچه هر چه تلاش کرد، نتوانست سنگ بزرگ را از سر راه خود کنار بزند. هرچهتلاش میکرد، سنگ کمی تکان میخورد، ولی دوباره به سرعت سر جای اول خود باز میگشت.سرانجام، از فرط ناامیدی به گریه افتاد. پدرش تمام مدت از پشت پنجره خانهشان، تلاشهای او را نظارهمیکرد. وقتی متوجه اشکهای پسرش شد، کنار او آمد. با لحنی مهربانی، ولی محکم گفت:پسرم چرا از همه توانت برای کنار زدن سنگ استفاده نکردی؟ پسرک هقهق کنان و ناامید گفت:پدر، همه تلاشمرا به کار بستم، ولی موفق نشدم! پدر با مهربانی گفت:نه پسرم، تو از همه امکانات قابل دسترستاستفاده نکردی، چون از من درخواست کمک نکردی.سپس خم شد و سنگ را از سر راه پسرشبرداشت.آیا شما نیز به سنگهای بزرگ در راه زندگیتان برخورد کردهاید؟ آیا به خاطر عدم موفقیت و جابجایی آنها، دچار احساس خشم و ناامیدی شدهاید؟ امید خود را از دست ندهید و دست از تلاشنکشید، چون اگر خوب به اطراف خود بنگرید، در خواهید یافت که دستانی یاریبخش به سوی شما دراز شدهاند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد