گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

دو فرشته مسافر برای گذراندن شب در خانه یک ثروتمند فرود آمدند

دو فرشته مسافر برای گذراندن شب در خانه یک ثروتمند فرود آمدند

 

 


روی لینک ادامه مطلب کلیک کنید برای دیدن ادامه مطلب

دو فرشته مسافر برای گذراندن شب در خانه یک ثروتمند فرود آمدند

این خانواده رفتار مناسبی نداشتند و دو فرشته را به اتاق مجلل مهمانانشان راه ندادند، بلکه زیر زمین سرد خانه را در اختیار آنها گذاشتند.

فرشته پیرتر در دیوار زیرزمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد.

 وقتی فرشته جوانتر از او پرسید چرا چنین کاری کردی؟

او پاسخ داد: جوان «همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند».

شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند.

بعد از خوردن غذای مختصری که آنها داشتند، زن و مرد فقیر تخت خود را برای استراحت در اختیار دو فرشته گذاشتند.

صبح روز بعد فرشتگان زن و مرد فقیر را در حالیکه گریه می کردند دیدند. گاو آن دو که شیرش تنها وسیله امرار معاششان بود، در مزرعه مرده بود.

فرشته جوان عصبانی شد و از فرشته پیر پرسید: چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد؟

آن خانواده اولی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی، اما این خانواده دارایی اندکی داشتند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد.

فرشته پیرتر پاسخ داد: وقتی در زیرزمین آن خانواده ثروتمند بودیم، دیدم در شکاف دیوار کیسه ای طلا وجود دارد.

 از آنجا که آنها بسیار بددل و حریص بودند شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان مخفی کردم.

دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودیم، فرشته مرگ برای گرفتن جان زن فقیر آمده بود و من به جایش آن گاو را به او دادم.

جوان همانطور که گفتم: «همه امور بدان گونه که می نمایند نیستند» و ما گاهی اوقات خیلی دیر به این نکته پی می بریم.

 

"آرتور اشی" قهرمان افسانه ای تنیس ویمبلدون به خاطر خونِ آلوده ای که در جریان یک عمل جراحی در سال 1983 دریافت کرد، به بیماری ایدز مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. او از سراسر دنیا نامه هایی از طرفدارانش دریافت کرد. یکی از طرفدارانش نوشته بود: چرا خدا تو را برای چنین بیماری انتخاب کرد.

او در جواب گفت:

 در دنیا، 50 میلیون کودک بازی تنیس را آغاز می کنند. 5 میلیون نفر یاد می گیرند که چگونه تنیس بازی کنند. 500 هزار نفر تنیس را در سطح حرفه ای یاد می گیرند. 50 هزار نفر پا به مسابقات می گذارند. 5 هزار نفر سرشناس می شوند. 50 نفر به مسابقات ویمبلدون راه پیدا می کنند، چهار نفر به نیمه نهایی می رسند و دو نفر به فینال ... و آن هنگام که جام قهرمانی را روی دستانم گرفته بودم، هرگز نگفتم خدایا چرا من؟ و امرز هم که از این بیماری رنج می کشم، نیز نمی گویم خدایا چرا من؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد