گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

چطور یک فرد خاص را مجذوب خود کنید؟

چطور یک فرد خاص را مجذوب خود کنید؟

 


یکی از سوالای که مکرراً پرسیده می‌شود این است که "آیا می‌توانید با استفاده از قانون جاذبه یک فرد خاص را مجذوب خود کرد؟" خوشبختانه پاسخ آن مثبت است.
 عشق یکی از مهمترین احساسات موجود در این جهان است. وقتی صحبت از پول، شغل و خیلی چیزهای دیگر به میان می‌آید آدمها برای نشان دادن آن سختی زیادی متحمل نمی‌شوند. اما در مسائل احساسی، اگر آن چیزی که می‌خواهید را به دست نیاورید، دچار درد عمیقی می‌شوید. کسی که دوستش دارید، آن فرد خاص، مهمترین فرد برای شماست و حتی کل دنیا نمی‌تواند برایتان جایگزین او شود. خبر خیلی خیلی خوبی برایتان داریم. شما می‌توانید کسی که دوست دارید را مجذوب خودتان کنید. پس همین امروز روش ما را امتحان کنید.

 میل و ناامیدی – باید ناامیدی را کنار بگذارید
 بااینکه میل یک انرژی مقدس است و انرژی خلقت محسوب میگردد، ناامیدی دقیقاً عکس آن و انرژی مخرب است. وقتی تمایلات برآورده نشوند، جای آن ناامیدی می‌آید. بااینکه میل و اشتیاق انرژی خوب و پاک است، ناامیدی یک انرژی منفی بسیار قوی است. میل و اشتیاق ارتعاشات جذب کردن را در شما ایجاد می‌کند اما ناامیدی دقیقاً ارتعاشاتی متضاد این یعنی دور کردن را می‌سازد. وقتی عاشق می‌شوید، بذر مقدس میل و اشتیاق در شما کاشته می‌شود. بنا به هر دلیلی اگر این اشتیاق و میل برآورده نشود، ناامیدی وارد می‌شود. پس اولین قدم برای از بین بردن این ناامیدی است. همه ناامیدی‌ها را دور بریزید.

چطور ناامیدی‌ها را از بین ببرید؟
 ساده‌ترین راه برای از میان برداشتن ناامیدی‌ها، فراموش کردن است. خودتان را با نور عشق الهی و معنوی جهان احاطه کنید. یک نور عشق معنوی را تجسم کنید، یک تشعشع از نور عشق خداوندی. خود را تسلیم آن نور کنید. این نور است که شما را خلق کرده است، همه آنچه که دارید را به شما داده و این عشق خیلی ساده دوستتان دارد. این نور بخشنده است، نوری 100 درصد پاک است و آنقدر قوی هست تا بتواند واقعیتی زیبا فراتر از تجسمات معمولی شما ایجاد کند. وقتی عاشق می‌شوید این نور خیلی آرام به شما می‌گوید چه بکنید، فقط باید به او گوش دهید. پس همه چیز را فراموش کنید، تسلیم این نور شوید و زندگی جدیدی را شروع کنید. همین امروز خودتان را تسلیم آن نور معنوی کنید و بگذارید آن نور آینده‌ای روشن برایتان بسازد.
 وقتی اینکار را کردید، هر وابستگی به نتیجه را از خود دور کنید. حالا قسمت بهتر آن شروع می‌شود.

 ساختن یک زندگی زیبای عاشقانه
 وقتی هر نوع وابستگی به آن فرد را از خود دور کردید، یک پیام بسیار قوی به جهان فرستاده‌اید که برای شروع یک زندگی زیبای عاشقانه آماده‌اید. اگر قبلاً عشقتان یک‌طرفه بود، الان وقت آن رسیده که رابطه‌ای دو‌طرفه را تجربه کنید. شما قهرمان تئاتر ذهن خودتان هستید. فیلم شما در ذهن خودتان است و فیلمتان واقعیت شما را می‌سازد. شما کنترل 100 درصد روی تخیلاتتان دارید و از آن برای ساخت واقعیتی به انتخاب خود هوشمندانه استفاده می‌کنید.
 حالا تصور کنید که معشوقتان عاشق شماست. قبلاً این شما بودید که عاشق او بودید و حالا تصور کنید که این اوست که عاشق شماست. "معشوقتان عاشق شماست" و می‌بینید که اشتیاق و میلتان برآورده شده است. چه حسی دارید؟ هزار مرتبه با خودتان تکرار کنید، "..... منو دوست داره". ببیند در 7-5 روز آینده چه اتفاقی می‌افتد. تغییر انرژی را در خود مشاهده کنید. ببینید چه حسی دارید. معشوقتان را عاشق خودتان تجسم کنید. احساساتتان را بررسی کنید. در ذهنتان با معشوقتان صحبت کنید. چه حسی دارد؟
 اگر این مرحله را به درستی انجام دهید، به خودتان می‌خندید که برای چه اینقدر ناامید بودید. و آنوقت است که دنیا به رویتان لبخند می‌زند. احساس قدرت بیشتری می‌کنید. با خودتان فکر می‌کنید که چرا همه چیز را اینقدر سخت می‌دیده‌اید و چرا قبلاً نمی‌توانسته‌اید فراموش کنید؟

بررسی عشق
 این روش‌ها که شما را از احساسات ناامیدانه‌تان بیرون می‌کشد و باعث می‌شود احساس کنید برنده هستید. این افکار و احساسات مثبت می‌آیند و باعث می‌شوند فکر کنید که آیا آن فرد را بخاطر عشق می‌خواسته‌اید یا فقط به این خاطر که نفستان را ارضا کنید. در بسیاری از موارد، ناامیدی که برمی‌گردد، به دلیل عشق نیست، بلکه به دلیل پیروزی است. حالا در اعماق قلب خود می‌دانید که آیا آن فرد را واقعاً دوست می‌دارید یا نه.
 اگر متوجه شدید که عشقتان واقعی است، مرحله زیر خیلی برایتان مهم است:

 عشق – قدرت پشت خلقت
 درک کنید که عشق قدرتمندترین انرژی در جهان است. با عشق می‌توانید هر چیزی خلق کنید، قلب، روح و فکر هر کسی را به دست آورید. هر روز حدقل 10 دقیقه بنشینید و افکاری عاشقانه به عشقتان بفرستید. با خودتان تصور کنید که با او رابطه‌ای عاشقانه دارید. معشوقتان کاملاً عاشق شماست. چه نوع افکار عاشقانه‌ای برای او می‌فرستید؟
 یک گوی صورتی رنگ از انرژی بین دستان خود تجسم کنید که در آن رابطه عاشقانه‌تان را با آن فرد می‌بینید. این گوی فقط انرژی پاک و مثبت عشق را در خود دارد. افکار، احساسات و نوع رابطه‌ای که با معشوقتان دارید را یادداشت کنید. حالا گوی صورتی رنگ را فراموش کنید. بگذارید به هوا برود. هر وابستگی را رها کنید. و اگر اینکار را به درستی انجام دهید، دیگر هیچ وابستگی برایتان نمی‌ماند زیرا الان جایی هستید که می‌توانید حس رابطه را احساس کنید. اگر تردیدی داشتید با خودتان تکرار کنید، "من تسلیم نور معنویم هستم." "فقط باید نور معنویم را دوست داشته باشم و از آن سپاسگذار باشم."
 دقت کنید که این هدف فقط و فقط زمانی اتفاق می‌افتد که ارتعاشات احساسات شما بالا باشد. ناامیدی مثل چاهی عمیق است که ارتعاشات آن بسیار پایین است. عشق و حق‌شناسی بالاترین حد ارتعاشات را دارند.
 اگر اینکار را درست انجام دهید، احساساتتان در این مرحله باید اینگونه باشند :

1 - ناامیدی صفر. متعجب می‌شوید که آنهمه ناامیدی به کجا رفته است.

 2 - شدیداً احساس شادی می‌کنید زیرا رابطه‌ای زیبا و عاشقانه ساخته‌اید و به روشنی آن را دیده و حس کرده‌اید.

 3 - یک رابطه کامل و شاد بین شما و جهان که فقط و فقط شکرگذار آن هستید.
 رابطه ایدآل شما خود را نشان خواهد داد. 60،000 فکر در روز کارمای karma فکر شماست. اگر در 80 درصد از این افکار عشق و حق‌شناسی باشد، رابطه زیبایی که خلق خواهید کرد فرای تصورتان خواهد بود.

تفاوت های تربیتی دختران و پسران را می شناسید؟

تفاوت های تربیتی دختران و پسران را می شناسید؟

 

بررسی‌ها نشان داده‌اند چگونگی یادگیری پسران با دختران متفاوت است. اسکن‌های مغزی تا حدی دلیل این تفاوت را روشن کرده‌اند؛ نواحی بیشتری از مغز دختران شامل قشر مخ ( که مسوول کارکردهای حافظه، توجه، فکر و زبان است )، به کارکردهای کلامی اختصاص داده شده‌اند و هیپوکامپ ( ناحیه‌ای از مغز که برای ذخیره حافظه کلامی ضروری است )، در دخترها زودتر از پسرها رشد می‌کند و در زنان بزرگ‌تر از مردان است. این تفاوت اثر عمیقی بر توانایی‌های کلامی و نوشتن دختران و پسران دارد. در مقابل، در پسرها بخش بزرگ‌تری از قشر مخ به کارکردهای مکانیکی و مکانی ( فضایی ) اختصاص دارد. به همین دلیل پسرها به حرکات و تصاویر بیشتر علاقه دارند تا به کلمات. اگر آموزگاران اجازه دهند پسرها پیش از نوشتن درباره یک موضوع، درباره آن تصویرهایی بکشند، درک بهتری از رنگ و سایر جزئیات موضوعی که درباره آن می‌نویسند، پیدا می‌کنند زیرا پسرها با این کار اطلاعات بیشتری در مورد موضوع به دست می‌آورند. از طرفی مغز پسران و دختران از لحاظ بیوشیمیایی هم تفاوت دارد. مغز پسران هورمون سروتونین و اکسی‌توسین کمتری نسبت به مغز دخترها ترشح می‌کند؛ این هورمون‌ها در ایجاد حس آرامش نقش دارند. به همین دلیل است که پسران کم‌ سن بیشتر ممکن است وول بخورند و به طور آنی و تکانه‌ای عمل کنند. گاهی آموزگاران این بی‌تابی و وول خوردن یا سروصدا کردن پسران را به نافرمانی او تعبیر می‌کنند اما در واقع آنها نمی‌توانند آرام بگیرند. به این ترتیب تفاوتی در توانایی یادگیری پسران و دختران وجود ندارد، اما شیوه تدریس به آنها باید متفاوت باشد.

چند نکته مهم
 رعایت این نکته‌ها به‌وسیله والدین و همکاری آموزگاران و مسوولان مدارس به یادگیری بهتر پسرها کمک خواهد کرد:

بگذارید کودک حرکت کند :
 به کودکان باید اجازه داد و آنها را تشویق کرد هنگام انجام تکالیف درسی‌شان حرکت کنند. تکان دادن پاها، ایستادن، وقت‌گذرانی و گشتن، فعالیت‌هایی که اغلب عوامل حواس‌پرتی شمرده می‌شوند، هنگامی که سایر بچه‌ها مشغول خواندن، نوشتن یا امتحان دادن هستند، می‌توانند به یادگیری بسیاری از پسرها کمک کنند.

 یک سال منتظر بمانید :
 کودکستان‌ها امروزه بیشتر از قبل به آموزش کودکان می‌پردازند. گاهی از یک کودک 5 ساله انتظار می‌رود کارهای یک کودک 6 ساله را انجام دهد. گر چه نظرها در این باره متفاوت است، اما پسری که متولد پاییز و زمستان است، ممکن است از یک سال دیر به مدرسه رفتن سود ببرد. پیش از تصمیم‌گیری در این‌باره با معلم کودکتان مشورت کنید.

بگذارید کودک از کلاس بیرون برود :
 مطمئن شوید که مدرسه پسر شما زمانی برای بازی کردن بچه‌ها در حیاط اختصاص می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد کودکان پس از زنگ تفریح بهتر یاد می‌گیرند.

 تفاوت‌های تربیتی پسران و دختران
 با توجه به خصوصیات متفاوت پسران و دختران، تربیت پسران با دختران هم متفاوت است. پسرها و دخترها به طور کلی برحسب طبیعت و بسته به جنسیتشان ممکن است رفتارهای کاملا متفاوتی داشته باشند اما این مساله به معنای آن نیست که هر دختر و هر پسری تفاوت بسیار زیادی با هم دارند و ضرورتا هر دختر یا پسری به طور کامل از الگوهای معمول آن جنسیت پیروی خواهند کرد.
 گرچه نمی‌توان به طور دقیق تعیین کرد تربیت پسرها مشکل‌تر است یا دخترها اما پرورش فرزند پسر همیشه با فرزند دختر تفاوت دارد. حتی اگر فرزندان دختر و پسر شما به‌طور کامل کلیشه‌های مربوط به جنسیتشان را بروز ندهند، تا حدودی با یکدیگر متفاوت خواهند بود. به همین دلیل باید شیوه برخورد شما با آنها متفاوت باشد. شیوه منضبط کردن، بازی و ارتباط برقرار کردن باید مطابق با رفتار کودکی که با او سر و کار دارید، باشد.

تفاوت در بازی :
 پسرها گرایش دارند همیشه این‌ور و آن‌ور بروند و خودشان را در حال حرکت و مشغول نگه‌دارند. آنها معمولا اسباب‌بازی‌های پرسر‌ و‌ صدا و پرزرق و برق مانند اتومبیل‌های دارای چراغ و آژیر را دوست دارند. گاهی پسرها هنگام بازی‌ کمی خرابکاری می‌کنند، اما معمولا این خرابکاری‌ها اتفاقی است. والدین باید بر بازی پسران نظارت بیشتری داشته باشند زیرا آنها کمی بی‌احتیاط هستند. اما دخترها معمولا بازی‌های آرام‌تر را ترجیح می‌دهند. آنها نیازی ذاتی به پرستاری از دیگران دارند و به همین دلیل به بازی با عروسک و حیوانات خانگی علاقه نشان می‌دهند. آنها هنگام صحبت با اسباب‌بازی‌هایشان، از تعارفات ملایم و تک‌گویی استفاده می‌کنند که متضاد شیوه‌ ارتباطی بیشتر پسرها هنگام بازی است.

 تفاوت‌ های گفتاری :
 شیوه ارتباط برقرار کردن با فرزندتان با توجه به اینکه پسر باشد یا دختر، متفاوت است. دختران معمولا زودتر یاد می‌گیرند حرف بزنند و تمایل بیشتری به حرف زدن نشان می‌دهند. آنها از گوش دادن به صحبت‌های پدر و مادرشان لذت می‌برند و معمولا به طور مفصل آنچه برایشان اتفاق افتاده تعریف می‌کنند و پاسخ‌های طولانی می‌دهند، اما پسران معمولا ترجیح می‌دهند زیاد حرف نزنند. آنها به اندازه دختران به جزئیات گفت‌ و گوها توجه نشان نمی‌دهند و پاسخ‌هایشان یکی دو کلمه‌ای و در حدی است که اصل قضیه را برساند. این خصوصیت پسران احتمالا به خاطر طبیعت شلوغ‌ کار آنها و عدم علاقه‌شان به نشستن و حرف زدن در هنگامی است که می‌توانند این‌ور و آن‌ور بروند.

 تفاوت از لحاظ اعتماد‌ به‌ نفس :
 دیدگاه پسران و دختران در مورد خودشان، متفاوت است؛ دختران بسیار زودتر از پسران با مسایل مربوط به اعتماد به نفس درگیر می‌شوند و لازم است والدین به نگرانی‌های دخترشان در این باره که ممکن‌است در سنین پایینی - حدود 5 سال- بروز کند، توجه نشان دهند. مشکلات مربوط به کاهش اعتماد‌ به‌ نفس در پسران، معمولا در سنین پیش از بلوغ خود را نشان نمی‌دهد. از آنجا که پسران معمولا کمتر با خودشان مشکل دارند، راحت‌تر می‌توان آنها را در این زمینه قانع کرد.

قابل توجه والدین مبتدی!!!

قابل توجه والدین مبتدی!!!

 

کودکان با کتابچه های راهنما بزرگ نمی شوند. آنها یک تجربه منحصر به فرد هستند که باید درک شوند و مورد توجه قرار گیرند.
 کودکان نوپایی که سرشار از انرژی هستند و مشتاق به تجربه هر چیزی که شما به آنها ارائه می دهید، ممکن است در واقع به دنبال فریب والدین خود باشند. حال به 9 اشتباه والدین اشاره می کنیم، که باید سعی کنند در مقابل این کودکان نوپا، مرتکب آنها نشوند.

اشتباه شماره 1
کودکان نوپا، زمانی کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام می دهند، که بدانند والدین از آنها چه انتظاری دارند. حال این انتظارات می تواند زمان حمام رفتن یا خوابیدن باشد، یا عواقبی که از یک رفتار بد نصیب شان خواهد شد.
 هر چه این انتظارات سازگارتر و قابل پیش بینی تر باشند، کودک نوپای شما به احتمال بیشتر، انعطاف پذیرتر و دلپذیر تر خواهد بود.

 این اشتباه را تصحیح کنید
 تا جایی که برایتان مقدور است، کودک را با خط مشی منظم تربیت کنید و با نظم با او برخورد کنید. اگر والدین ( یا دیگر مراقبان )، با یکدیگر موافق و یکدل نباشند، سازگاری می تواند به یک چالش تبدیل شود. اگر کودکی غذای خود را روی زمین بریزد یا در زمان تعیین شده نخوابند، نمی دانیم که چه نوع عکس العملی، بهترین عکس العمل می باشد؟
 بنشینید و با همفکری با یکدیگر پاسخی مناسب بیابید و بر انجام آن اصرار کنید.

 اشتباه شماره 2
 تمرکز بر روابط خانوادگی بسیار لذت بخش و باب میل است اما برخی والدین در انجام این کار افراط می کنند.
 یک روانشناس می گوید: " کودکان، سپری کردن اوقات را با یکی از والدین، بسیار دوست دارند. اختصاص دادن زمانی برای کودکان به طور مجزا، برای والدین نیز بسیار سرگرم کننده می باشد؛ زیرا مجبور نیستند تا با رقابت و هم چشمی دو کودک با یکدیگر کلنجار روند".

 این اشتباه را تصحیح کنید
 روش مناسب برای سپری کردن زمان با یک کودک نوپا، چه روشی است؟ بسیار ساده است؛ روی زمین بنشینید و با او بازی کنید. هنگامی که می خواهد بخوابد، برای او قصه بگویید یا کتابی را که دوست دارد، برایش بخوانید.

 اشتباه شماره 3
 بیش از حد کمک کردن برخی از والدین در انجام هر کاری به کودکان هم می تواند مشکل ساز باشد؛ هنگامی که کودک برای انجام دادن کاری بسیار کوچک دچار مشکل می شوند، والدین با سرعت به آنها نزدیک شده و کارشان را انجام می دهند.
 مادر یا پدر محترم، قبل از انجام این کار لحظه ای فکر کنید
 اگر بخواهید برای هر کاری، از جمله پوشیدن یک لباس، یا حل کردن یک پازل، به کودک کمک کنید، در واقع این پیام را به او می دهید، که تو هیچ کاری را نمی توانی انجام دهی- به عبارت دیگر، تو کودکی بی کفایت و نا لایق هستی.
 روان شناسان می گویند: "والدینی که در انجام هر کاری به کودک کمک می کنند و سعی می کنند تا بر خرابکاری های خود و اشتباهاتش به طور غیر منطقی سرپوش بگذارند، در واقع در تربیت کردن کودکانی متکی به خود، با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد."

 این اشتباه را تصحیح کنید
 باید به کودکان خود یاد دهیم که چالش ها را تحمل کرده و با آنها مبارزه نمایند. البته، تشویق و تمجید، اصلاً کار اشتباهی نیست. او را تشویق کنید. بگویید، تو می توانی از پس این کار بر آیی.

اشتباه شماره 4
 بیش از حد صحبت کردن با کودکان نوپا، معمولاً ایده فوق العاده ای محسوب می شود. اما نه هنگامی که این کودکان رفتار نامناسبی از خود نشان می دهند. تصور کنید که مادری به کودک 2 ساله اش که کلوچه می خواهد، جواب منفی می دهد. کودک به خاطر این نه، هیاهو به پا کرده و سر و صدا راه می اندازد.
 مادر برای کودک توضیح می دهد، که الان زمان خوردن شام است. کودک به هر صورتی تلاش می کند تا کلوچه را به دست آورد؛ از سوی دیگر، مادر هم تلاش دارد که کلوچه را به کودک ندهد. حال مادر بار دیگر تلاش می کند تا علت ندادن کلوچه را به کودکی که گریه می کند، توضیح دهد. این کار باعث کلنجار رفتن دو طرف با یکدیگر، و در نهایت سرخوردگی مادر و کودک شود.
 روان شناسی می گوید: "صحبت کردن می تواند منجر به الگویی شود که ما آن را الگوی صحبت کردن - متقاعد کردن - بحث کردن - فریاد زدن - کتک زدن، می نامیم. کودکان، بزرگسالانی در بدن کودکانه نیستند. آنها افرادی منطقی نیستند، و نمی توانند آنچه را که شما برایشان می گویید و توضیح می دهید، جذب کرده و برای خود تجزیه و تحلیل نمایند".

 این اشتباه را تصحیح کنید
 روش هوشمندانه برای مطرح کردن این قانون، چیست؟ هنگامی که به کودک خود می گویید، تا کاری را انجام دهد، درباره آن صحبت نکنید و تماس چشمی برقرار نسازید. اگر کودک نافرمانی کرد، به صورت کلامی به او هشدار دهید، یا آنکه تا عدد سه بشمارید. اگر کودک باز هم تعلل نمود و کاری را که گفتید، انجام نداد، به او زمان دهید یا منتظر پیامد فوری این کار باشید؛ اما هرگز توضیح ندهید.

اشتباه شماره 5
 فقط غذاهایی را درست کنید، که کودک دوست دارد.
 آیا کودک نوپای شما فقط مرغ کباب شده و سیب زمینی سرخ کرده، می خورد؟ آیا او تنها شیرینی را دوست دارد؟ اگر رژیم غذایی کودک، تنها بر مبنای غذاهایی باشد که او دوست دارد، در برابر غذاهای دیگر از خود مقاومت نشان خواهد داد. بسیاری از والدین، بسیار دیر متوجه این موضوع می شوند.

 این اشتباه را تصحیح کنید
 کودک تان را تشویق کنید تا مانند بچه ای خوب رفتار کند. درصد زیادی از کودکان تمایل زیادی برای امتحان کردن، غذاهای جدید دارند؛ البته اگر ببینند مامان و بابا از خوردن این غذاها لذت می برند. اگر با خوردن یک لقمه عقب کشیدند، کمی از غذا را در ظرف شان بگذارید. برخی کودکان قبل از پذیرفتن یک غذا، باید چند بار آن را امتحان کنند.

 اگر کودک نوپای شما با ناخونک زدن غذا می خورد، خیلی نگران نباشید؛ بیشتر کودکان همین طور هستند. بچه ها دوست دارند با غذا کلنجار رفته و با آن بجنگند؛ اگر بخواهید به خاطر این رفتار آنها داد و فریاد راه اندازید، مطمئن باشید فقط مشکل را پیچیده تر می کنید.

اشتباه شماره 6
 خلاص شدن از تختخواب بچه ( گهواره ) ، گاهی برای پدر و مادران معضل می شود . این تختخواب ها سبب می شوند تا عادات خوب، در کودک تقویت شود. کودکی که به سرعت درون تخت واقعی قرار گیرد، با مشکلات عدیده ای در خوابیدن و در تختخواب ماندن، روبرو می شود و ممکن است در نهایت شما را بیدار نموده و بخواهد کنار شما بخوابد.
 برخی مادران نیز، خود را فرسوده می کنند، زیرا هر شب کنار کودکان خود می نشینند تا او بخوابد. آنها نمی دانند که علت این الگو، خود آنها می باشند.

 این اشتباه را تصحیح کنید
 چه زمانی باید از تختخواب بچه ( گهواره ) رها شویم؟
 برای بیشتر کودکان سنین 2 تا 3 سالگی بهترین زمان می باشد، زمانی که کودک خود شروع به بالا رفتن از آن کرد ویا زمانی که قد کودک حدود 90 سانتی متر شد.

اشتباه شماره 7
 آموزش توالت رفتن را زود شروع کنید.
 برخی از والدین، زمانی که می خواهند به کودک نوپای خود توالت رفتن را یاد دهند، این کار را با گول زدن او شروع می کنند. و اگر کودک کمی از الگویی که والدین برایش چیده اند، منحرف شود، با تنبیهی سخت مواجه خواهد شد.
 این امر می تواند منجر به جنگ قدرت بین والدین و کودک شود.

 این اشتباه را تصحیح کنید
 کودکان توالت رفتن را یاد می گیرند، زمانی که از آمادگی کافی برای یادگیری برخوردار باشند. نباید در این کار، عجله کنیم. اما می توانید مقدمات این کار را آماده کنید. توالت را به کودک نوپای خود نشان دهید. استفاده از آن را برای او توضیح دهید.

اشتباه شماره 8
 به کودک اجازه دهید تا زمان زیادی را پای تلویزیون بنشیند.
 کودکان نوپایی که زمان زیادی را صرف دیدن تلویزیون می کند، بعداً با مشکلات عدیده ای در یادگیری مواجه خواهند شد. مطالعات نشان داده است کودکان زیر دو سال، قادر به درک آنچه که در صفحات تلویزیون و مانیتور می بینند، نیستند.

 این اشتباه را تصحیح کنید
 کودکان نوپای خود را با خواندن، و کارهای خلاقانه دیگر، سرگرم کنید. با کودک خود صحبت کنید و او را تشویق کنید تا علاوه بر حرف زدن، گوش هم بدهد، هر چه بیشتر کودک خود را از تلویزیون دور نگه دارید، بسیار بهتر است.

اشتباه شماره 9
 تلاش برای متوقف ساختن خشم برخی از والدینی که نگران هستند کودک غیر قابل کنترل شود ، سبب می شود تا آنها والدینی ناکارا و بی کفایت به نظر آیند. اما همه کودکان، گاهی اوقات خشمگین می شوند. هنگامی که کودکی خشمگین شود، صحبت کردن با او کاری بی فایده می باشد. حتی اگر این اتفاق در خیابان و محلی عمومی بیفتد.

 این اشتباه را تصحیح کنید
 والدین باید به یاد داشته باشند که کودک و نظراتش اهمیت بسیار بیشتری نسبت به نظرات افراد دیگر دارد، بخصوص غریبه ها. اگر مردم، خیره به شما نگاه کنند یا مشاوره ای ناخواسته ارائه دهند، به سادگی لبخند بزنید و کودک را بردارید و به مکانی خلوت و دور از انظار عمومی بروید. تا بدین ترتیب بتوانید خشم کودک را کنترل کرده و او را آرام کنید. می توانید کودک را در آغوش گرفته و بقیه ی روز را با او سپری کنید.
 

هدیـه‌ای بـرای هـمسـر آینـده

هدیـه‌ای بـرای هـمسـر آینـده

(داستان  طنز)

خواستم برای جشن تولد نامزدم هدیه‌ای بفرستم به همین خاطر از خانم خوش پسندی که یکی از همکارانم بود خواستم تا از مغازه جنب اداره یک جفت دستکش بسیار اعلا انتخاب کند تا برایش بفرستم … پس از خرید، خانم خوش پسند هم برای خود یک جفت شورت انتخاب کرده و پس از اینکه هر دو بسته‌بندی آماده شد پول را به صاحب مغازه دادیم و هنگام تحویل غافل از اینکه شاگرد خرازی بسته‌ها را اشتباهی داده، یعنی بسته دستکش را به خانم و بسته شورت را به من داده، من با اطمینان خاطر آن را باز نکردم و به منزل آمدم و نامه‌ای به خیال خود با انشا خوب برای نامزدم نوشتم و دستکش‌ها را برای او فرستادم …

 وقتی نامه به دست او می‌رسد در حضور پدرش بسته را باز می‌کند و دو عدد شورت را در آن می‌بیند و چون نامه را می‌خواند می‌بیند چنین نوشته‌ام:

 سرکار علیه مهری خانم عزیز

 با تقدیم این نامه خواستم کمال معذرت خود را از ارسال این هدیه ناقابل که نمونه‌ای از محبت خالصانه من نسبت به شماست خواسته باشم و ضمناً یقین بدانید که هرگز تاریخ تولد شما از ذهن من محو نمی‌شود.

 این هدیه مختصر را مخصوصا بدین منظور انتخاب نمودم که یقین دارم شما احتیاج خاصی به آن دارید و هرگز بدون پوشیدن آن به مهمانی نمی‌روید. البته این یک جفت نمونه را با انتخاب خانم همکارم خریده‌ام و ایشان به من اطلاع دادند که شما نوع کوتاه‌تر آن را می‌پسندید.

 چنانچه ملاحظه می‌فرماید در انتخاب آن دقت کافی به کار رفته که خوش رنگ و ظریف و چسبان باشد. خانم خوش پسند خود یکی از این نمونه‌ها داشت و به من نشان داد و به خواهش خودش چند بار در مقابل من آن‌ها را امتحان کرد.

 عزیزم چقدر آرزو داشتم که آن را برای اولین بار که استفاده می‌کنی در مقابل خودم باشد، ولی یقین دارم تا دیدار آینده دست‌های فراوانی آن را لمس خواهند کرد. در هر حال امیدوارم که هنگام پوشیدن و درآوردن آن مرا به خاطر داشته باشی.

 البته اندازه واقعی آن را به خوبی نمی‌دانستم لیکن مطمئن هستم که هیچ کس بهتر از خودم به اندازه تقریبی آن واقف نیست. ضمناً اگر هم تنگ و چسبان باشد بهتر است چون پس از چند بار استفاده گشاد و به اندازه خواهد شد.

 عزیزم خواهش می‌کنم شب جمعه آینده آن را در مهمانی خانه عموجان بپوشی تا زیبایی آن را به چشم خود ببینم. ضمناً لازم می‌دانم این نکته را هم به عرض برسانم به عقیده من بهتر است برخلاف سابق که به هرجا می‌رسیدی فوراً آن را در‌می‌آوردی چنین کاری را تکرار نکنی زیرا تکرار این عمل آن را گشاد خواهد کرد و ممکن است در مجالس مهمانی بر اثر گشاد شدن بیافتد و موجب شرمندگی تو بشود.

 در خاتمه امیدوارم با قبول این هدیه ناقابل که با کمال ادب تقدیم می‌شود این افتخار را داشته باشم با قلب پر از ارادت چند بوسه آبدار بر آن نثار نمایم.

 با تقدیم احترام - نامزدت

 در روز بعد نامه‌ای با بسته به دستم رسید که در آن حلقه نامزدی را پس فرستاده و نوشته بود خدا رحم کرد که با کمال ادب تقدیم کرده بودی اگر بی‌ادبی بود چه می‌شد؟ بهتر است آقای با ادب مرا به فراموشی بسپاری …

ازدواج با همکار، درست یا نادرست؟

ازدواج با همکار، درست یا نادرست؟

 

 


 

محیط های کاری یکی از روش های آشنایی افراد با یکدیگر محسوب می شود و بسیار اتفاق می افتد که افراد پس از آشنایی با یکدیگر در این محیط تصمیم بر خواستگاری از یکدیگر و ازدواج با هم می گیرند. این امر علاوه بر مزایای بسیاری که دارد، معایبی را هم به دنبال می آورد که بهتر است قبل از هر تصمیمی تمام جوانب آن سنجیده شود.

 مزایا
 1 - وقتی همکار فرد، خواستگارش می شود بدین معناست که این دو نفر ماهها و یا حتی سالها در کنار هم بوده اند و با هم آشنا هستند. همین آشنایی باعث شناخت بهتر و کاملتر فرد از همکارش شده و شرایطی را حاصل می کند تا طرفین به سمت ازدواجی آگاهانه حرکت نموده و در تشکیل زندگی مشترکشان موفقتر از دیگران باشند.

 2 - وقتی زن و مرد هر دو در یک شغل مشغول به کار باشند بسیار بهتر از دیگران می توانند فرد مقابل را درک کنند زیرا با مشکلات و معضلات شغلشان آشنایی کامل دارند. مثلاً وقتی یک خانم پرستار با یک آقای پزشک ازدواج می کند؛ هر دوشان نسبت به شغل فرد مقابل شناخت و آگاهی کامل داشته و می دانند که شغل نامزدشان دارای محدودیت ها و مشکلاتی است که آنها به عنوان یک همسر باید این معضلات و محدودیت ها را درک کنند و فرد مقابل را در تحمل این سختی ها یاری رسانند. در حالی که اگر همین خانم پرستار با آقایی که کارمند است یا شغل آزاد دارد ازدواج کند در بسیاری از امور چون مواقع ضروری و شیفت های شبانه، ساعات کاری زیاد،‌خستگی فراوان، حساسیت های روحی و ... نمی تواند همسر خود را درک کند و همین امور باعث ایجاد تنش هایی در زندگی زناشویی شان می شود.

 3 - حضور همسر در محیط کار باعث افزایش اعتماد به نفس فرد می شود. به بیان دیگر وقتی فرد حس می کند که همسرش در کنار اوست و در مواقع نیاز می تواند به وی تکیه کند اعتماد به نفسش بالا رفته و روحیه اش بهتر می شود.

 4 - افزایش اعتماد به نفس و داشتن روحیه بالا، باعث افزایش انرژی و در نتیجه کارایی افراد می شود.

 معایب
 1 - بسیاری گمان می کنند که چون چند سال است با خواستگارشان همکارند پس او را کامل می شناسند به همین دلیل به اموری چون صحبتهای جدی و منطقی و تحقیق اهمیت نداده و از انجام آنها خودداری می کنند. در حالیکه تحقیقات محلی یکی از اصول شناخت کاملتر فرد محسوب می شود. برخی از خصلت های فردی تنها در خانواده و محله بروز می یابند.

 2 - گاهی اتفاق می افتد که خواستگار همکار جز رده روسا و مدیران محسوب می شود. همین امر محدودیت ها و معذوریت های فراوانی برای فرد مقابل به همراه می آورد. مثلاً اگر خانم قصد ازدواج با مدیر خود را نداشته باشد و پاسخش به خواستگاری وی منفی باشد احتمالا آینده شغلی اش تا حدودی به خطر می افتد. وجود این قبیل مشکلات بسیاری را از دادن پاسخ منفی می ترساند یا وادار به دادن جواب مثبت و در نتیجه تشکیل زندگی ناموفق می کند.

 3 - پاسخ منفی به خواستگاری که جز همکاران معمولی نیز می باشد خالی از مشکل نبوده و یقیناً بر روابط کاری طرفین و نحوه برخورد آنها با یکدیگر تاثیر گذار است.

 4 - ازدواج دو همکار باعث ایجاد برخی ملاحظات و محدودیت ها در میان خودشان می شود که تا پیش از ازدواج اصلاً برایشان مهم نبوده و به آنها توجه نمی کردند. مثلاً وقتی خانمی ببیند شوهرش با یک همکار خانم دیگری گرم صحبت و یا خنده است از خود واکنش نشان می دهد حال آنکه قبل از ازدواج چنین حساسیتی نداشته است.

 5 - وقتی زن و مرد با هم همکار باشند یعنی شبانه روز در کنار هم هستند و گاهی همین حضور شبانه روزی زن و مرد در کنار هم و عدم دوری باعث سردی و یکنواختی روابطشان می شود. یادمان باشد که دوری متعارف، دلتنگی و در نتیجه عشق و علاقه می آورد.

 6 - معمولاً برای این زوج ها فاصله قرار دادن میان کار و زندگی سخت و گاه غیرممکن است. به همین دلیل آنها مشکلات کاری را وارد زندگی مشترک و مشکلات و دعواهای زناشویی شان را وارد محیط کار می کنند.

٨ مهارت ضروری برای نیمه دوم زندگی

٨ مهارت ضروری برای نیمه دوم زندگی

آدم‌های زیادی از زندگی‌شان خسته شده‌اند. این خستگی و بی‌حوصلگی می‌تواند یک مارپیچ رو به ‌پایین ایجاد کند. این مارپیچ می‌تواند افسردگی، بی‌میلی، ناامیدی و بسیاری احساسات منفی دیگر در خود داشته باشد. احتمالاً مهم‌ترین مسئله برای فردی که در چنین موقعیتی قرار دارد این حس است که نمی‌دانند چه باید بکنند و به همین خاطر هیچ کاری نمی‌کنند.

اینجا می‌خواهیم ٨ مهارت بسیار مهم برای‌تان معرفی کنیم که باید برای به دست آوردن آنها تلاش کنید. این مهارت‌ها به شما کمک می‌کنند خودتان را از این مارپیچ منفی دور نگه دارید.

 

مهارت١) برای آینده رویاپردازی کنید

برای دیدن رویا حتماً نباید بخوابید. زمانی را به فکر کردن درمورد اتفاقات خوشایندی که دوست دارید در آینده بیفتد اختصاص دهید. اگر از دوران کودکی تابحال رویایی انجام‌نشده دارید، دوباره آن را امتحان کنید. همین می‌تواند یک نقطه شروع دوباره باشد.

 

مهارت ٢) موانع موجود برای رویای زندگی‌تان را از میان بردارید

احتمال این که خودتان مانع سر راه خودتان باشید خیلی زیاد است. چه چیزی شما را عقب نگه می‌دارد؟ خیلی‌ها هستند که همیشه افسوس می‌خورند که چرا به دانشگاه نرفتند. تصور می‌کنند که الان دیگر خیلی دیر شده است. منظور این نوع موانع است.

 

مهارت ٣) هدف و معنا به دست آورید

بعد از ٤٠ سالگی به دنبال پیدا کردن هدف با راه‌های جدید هستیم. در جوانی هدف ما ایجاد و ساختن عناصر زندگی مثل ازدواج، بچه‌دار شدن، خانه‌دار شدن و پیشرفت کاری است. اما حالا که خیلی از این هدف‌ها به سرانجام رسیده‌اند، اهداف‌مان تغییر می‌کنند. هدف می‌تواند قرار دادن خود در کنار چیزهایی باشد که شما را بالغ‌تر و کامل‌تر می‌کند. خودتان باید هدف‌تان را مشخص کنید.

 

مهارت ٤) قدرت انتخاب مسیر زندگی

آینده ما چیزی فراتر از موقعیت‌های گذشته‌مان است. فقط دو چیز است که در آن حق انتخاب ندارید: مرگ و مالیات. این خودتان هستید که می‌توانید تعیین کنید در زندگی‌تان چه اتفاقاتی بیفتد. زندگی خودتان است پس مسئولیت آن را به گردن بگیرید.

 

مهارت ٥) بطور مداوم چیزهای جدید یاد بگیرید

یادگیری فواید زیادی دارد. اولین فایده آن برای شما ایجاد فرصت‌های جدیدی است که در اختیارتان قرار می‌گیرد. احتمالات نامحدود هستند. می‌توانید یک مهارت جدید یاد بگیرید، درمورد مکان‌های جدید اطلاعات پیدا کنید، علایق‌تان را دنبال کنید. با این روش همیشه در حال رشد خواهید بود. اگر رشد نکنید، موفق نخواهید بود.

 

مهارت ٦) ممکن‌ها را تشخیص دهید

یکجایی در زندگی‌مان ممکن‌ها را کم می‌کنیم. زمانی را که فکر می‌کردید هر کاری از دست‌تان برمی‌آید را به یاد می‌آورید؟ خیلی‌ها را دیده‌اید که با وجود نقص‌های جسمانی بسیار به افرادی موفق در جامعه تبدیل شده‌اند. این‌ها محدودیت‌ها را ندیده‌اند، ممکن‌ها را پیدا کرده‌اند.

 

مهارت ٧) از اشتباهات‌تان درس بگیرید

شکست اگر باعث شود درسی از آن بگیرید چیز خوبی است. یک دلیل دیگر برای خوب بودن آن این است که می‌فهمید برای رسیدن به چیزی مهم تلاش می‌کنید. شکست می‌تواند یک نگرش باشد. توماس ادیسون ١٠ هزار بار شکست خورد اما هیچ وقت خود را بازنده ندید. او به این نتایج بعنوان ١٠ هزار فرصتی که می‌تواند برای بالا بردن کار خود از آنها استفاده کند نگاه کرد. اگر اخیراً شکست نخورده‌اید، بد نیست امتحانش کنید!

 

مهارت ٨) روابطی معنادار بر پایه اعتماد و احترام ایجاد کنید

ما با حضور دیگران در زندگی‌مان پرورش می‌یابیم. ما موجوداتی اجتماعی هستیم که نیاز به گیرش و دهش داریم. این موضوع را مثل یک پارچه تصور کنید. پارچه تارهای زیادی دارد که هریک به یک سمت مختلف رفته‌اند. یک تکه پارچه مطمئناً بسیار محکم‌تر از یک تار به تنهایی است.

 

این مهارت‌ها را تا چه اندازه در خودتان پرورش داده‌اید؟ از همین امروز شروع کنید. با کمک این مهارت‌ها می‌توانید از نیمه دوم زندگی‌تان هم درست مانند دوران جوانی لذت ببرید.

7 نشانه برای تغییر شغل!

7 نشانه برای تغییر شغل!
 داشتن همکاران نامناسب، فشارهای شدید عصبی و ابتلاء به بیماری های مختلف روحی و جسمی از جمله نشانه هایی هستند که نشان میدهند شما باید شغل خود را عوض کنید.
 

بر اساس آمار موجود ما نزدیک به یک سوم و یا حتی بیشتر از زمان بیداری خود را در محل کار می گذرانیم. شغلی که ما انتخاب کرده و به آن می پردازیم بخش بسیار مهمی از زندگی ما است که شکل دهنده روابط اجتماعی و آینده زندگی ما خواهد بود. اما چه خواهد شد اگر ما از شغل خود راضی نبوده و یا حتی از آن متنفر باشیم؟ به عبارت دیگر آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که آیا از شغل خود راضی هستید یا خیر؟ در این مطلب ما شما را با نشانه هایی که نشانگر این است که شما از شغل خود راضی نیستید آشنا می کنیم.

 

تغییر شغل و مشکلات مالی
شما به هیچ عنوان از شغل خود راضی نیستید اما به دلیل مشکلات مالی و یا این که نمی توانید بدون این کار از پس مخارج خود بربیایید در این شغل باقی مانده اید. دائما به خود می گویید که اگر به خاطر مسائل مالی نبود حتی یک لحظه هم در این شغل نمی مانده و آن را ترک می کردم. البته در این جا یک مسئله وجود دارد و آن هم این است که حضور در یک شغل نامناسب می تواند ضررهای روحی و جسمی طولانی مدتی را بر روی شما داشته باشد. در آن زمان شما باید پول بسیار بیشتری را صرف درمان خود کنید.

 

تغییر شغل و انتخاب شغل بعدی
شما به این مسئله فکر می کنید که شغل خود را تغییر دهید و به خود می گویید که : اگر می دانستم بعد از خروج از این کار باید به سراغ چه شغلی بروم و چه کاری از دست من برمی یاد همین امروز شغل خود را عوض می کردم. این مسئله نشان دهنده این مطلب است که ترس از آینده شما را در شغل فعلی که از آن رضایت ندارید نگاه داشته است.

 

آخر هفته های پر استرس
زمانی که صبح جمعه از خواب برمی خیزید به جای لذت بردن از روز تعطیل خود به این مسئله فکر می کنید که فردا هم یک روز شنبه و به عبارتی آغاز یک هفته طولانی و خسته کننده دیگر در شغلی است که به آن علاقه ای ندارید.

 

همکار نامناسب
داشتن مشکلات کاری با روساء و همکاران در سطوح مختلف کارهای اداری به عنوان یک حقیقت غیر قابل کتمان است. اما زمانی می رسد که شما نمی توانید حتی حضور این افراد را تحمل کنید. زمانی را تصور کنید که همکار مورد نظر شما به دفتر وارد شده و شما با دیدن او حال بدی پیدا می کنید. کارشناسان معتقد هستند که در این شرایط محیط کاری برای شما " مسموم " شده است و مهم نیست که درآمد شما چقدر است. این شغل را ترک کنید.

 

شغل و تغییر شخصیت ما
بعد از مدتی فشار کار بر روی شما به قدری اثر می گزارد که شما دیگر خود را نمی شناسید. تمام احساسات شما و نوع رفتار شما از زمانی که به این شغل وارد شدید تغییر کرده است. زمانی که شما به گذشته نگاهی می اندازید به این نتیجه می رسید که کلا تغییر کرده و تبدیل به انسان دیگری شده اید. در این زمان توصیه اکید ما به شما این است که: این شغل را ترک کنید!

 

شغل و تاثیر بر روی سلامت
در صورتی که شما دارای شغلی نامناسب باشید پس از مدتی عوارض آن بر روی روح و جسمتان مشخص می شود. استرس، بی خوابی، سردردهای شدید و طولانی، ضعف کلی بدن و عصبی شدن از جمله معمول ترین عوارض کار در یک محیط نامناسب است. شما باید به این نکته توجه کنید که هیچ چیز پر ارزش تر از سلامتی شما نیست و زمانی که از کار مورد نظر خارج شوید خواهید فهمید که چه فشاری از روی دوش شما برداشته شده است و از آن به بعد چقدر آرام تر هستید.

 

حتی پول هم برای شما مهم نیست
این نشانه مهم ترین نکته برای نشان دادن این مسئله است که شما برای این شغل مناسب نیستید. هر چه که تلاش کرده و مشکلات و سختی ها را تحمل می کنید برای شما ارزشی ندارد و حتی دست مزدی که هم می گیرید برای شما تفاوتی ندارد. این یکی از مهترین نشانه هایی است که به شما می گوید باید از این کار خارج شده و به دنبال شغل مورد علاقه خود بگردید.

"باشگاه خبرنگاران"

انتخاب بهترین رنگ لباس بر اساس رنگ پوست و مو

انتخاب بهترین رنگ لباس بر اساس رنگ پوست و مو
 


 
  هر چقدر لباس شما خوش دوخت باشد اگر رنگ مناسبی انتخاب نکرده باشید به شما نمی آید . با انتخاب بهترین رنگ لباس ، پوست شما جلوه بهتری می یابد ، درخشش چشمان شما آشکار شده و عالی به نظر می رسید!!!
 
 امسال با مد شدن انواع لباس های رنگی، انتخاب رنگ مناسب سخت تر به نظر می رسد ، البته این مشکل همیشه وجود دارد. چه رنگی به شما می آید ؟ چه رنگی متناسب با پوست شماست ؟
تقریبا همه نگران این مسئله هستند که چگونه به نظر می رسند ، به همین دلیل زمان زیادی صرف انتخاب مدل مو، لوازم آرایش و لباس می شود، اما هر چقدر لباس شما خوش دوخت باشد،  اگر رنگ مناسبی انتخاب نکرده باشید به شما نمی آید . با انتخاب بهترین رنگ لباس ، پوست شما جلوه بهتری می یابد ، درخشش چشمان شما آشکار شده و عالی به نظر می رسید . این کار شامل دقت روی رنگ مویتان ، تعیین تن رنگ پوست ، مقایسه رنگ ها در کنار چهره ، استفاده از آنالیز رنگ حرفه ای، و یا پوشیدن رنگ های تک رنگ است . مراحل زیر به شما نحوه انتخاب بهترین رنگ لباس را نشان می دهد.
مراحل تعیین رنگ مناسب :
انتخاب رنگ مناسب بر اساس رنگ موها


 
  بلوندها در طیف های گرم و روشن مثل زردها ، نارنجی ها ومسی ، قهوه ای متمایل به زرد و خاکستری متمایل به قهوه ای عالی به نظر می رسند
 افراد  دارای مو های تیره می توانند طیف گسترده ای از رنگ ها از جمله سبزها، آبی ها، نارنجی ها ، قهوه ای شکلاتی و صورتی را استفاده کنند.
 موقرمزها با رنگ های قهوه ای و نارنجی عالی می شوند ، و همینطور با خاکستری مایل به قهوه ای ، عاجی ها و سبزها
 کسانی که موهای خاکستری دارند در رنگ های درخشان مانند قرمز، صورتی ،گوجه ای ، ارغوانی و تن هایی از قبیل آبی روشن، سبز روشن و طلایی خوب به نظر می رسند . سیاه و آبی دریایی نیز خوب است، اما از خاکستری و طوسی، قهوه ای مایل به زرد دوری کنید . به طور کلی،رنگ های روشن ودرخشان را انتخاب کنید
 تست ته رنگ پوست شما

ته رنگ پوست شما نقش مهمی درتعیین رنگ مناسب برای شما دارد
 پوست نرمه گوش ، پشت دست و یا نوک انگشتتان را محکم فشار دهید .رنگی که برای چند ثانیه بعدی می بینید، ته رنگ پوست شما می باشد
 اگرتن های آبی، صورتی، قرمز، بنفش و یا گلگون را می بینید ، شما در رنگ های سرد عالی هستید
 اگر تن های هلویی، طلایی، قرمز روشن و گرم و یا تن مرجانی می بینید ، رنگ های گرم بهترین انتخاب شما هستند
 
رنگ ها ی مختلف را کنار پوست و موی خود مقایسه کنید


 
 انواع پارچه های مختلف رنگی را انتخاب کنید: رنگ های گرم و سرد، مات، تاریک، روشن ...هر یک را در مقابل پوست و مو خود نگه داشته و تست کنید
 در فضایی که به خوبی با نور طبیعی روشن شده باشد ، در مقابل یک آینه ایستاده و رنگ هارا یک به یک جلو صورت خود بگیرید
 پارچه راطوری جلو خود بگیرید که تا خط گردن و قفسه سینه پوشش داده شود .
 چشم خود را ببندید و باز کنید ، در ابتدا متوجه چه چیزی شدید ؟ صورت خودتان و یا رنگ؟
 اگر اول صورت خود را دیدید این رنگ ، رنگ مناسبی برای شما است. اگر اول متوجه رنگ شدید رنگ مناسبی برای شما نیست ، باید بدانید که رنگ مناسب رنگیست که در پس زمینه قرار بگیردو صورت شما بیشترمورد توجه باشد .
 رنگ های متضاد را تست کنید ، آبی دریایی در مقابل نارنجی و قهوه ای، سفید خالص در برابر آبی . گاهی از طریق رنگ اشتباه رنگ درست را می یابید
 رنگ هایی را انتخاب کنید که شما را سالم ، چشمانتان را درخشان و پوستتان را شاداب نشان می دهد
 رنگ هایی که شما را زرد ،بی رنگ و رو ، خسته و بی حال و در کل بیمار نشان می دهد را کنار بگذارید .
 
پالت رنگ ویژه خودتان را پیدا کنید !

اگر نمی توانید بهترین رنگ لباستان را خودتان تشخیص دهید ، کمک حرفه ای بگیرید . می توانید از یک طراح مشاوره بگیرید . او می تواند به شما بگوید چه رنگی به شما می آید و به شما کمک کند تا یک پالت رنگ ویژه خودتان آماده کنید وهنگام خرید لباس همراه داشته باشید (شاید برای شما داشتن پالت رنگ عجیب باشد ولی بهتر است بدانید که در بسیاری از کشورها این یک امر طبیعی است و افراد و شرکت هایی هستند که به طور تخصصی برای تشخیص پالت مناسب رنگ مشاوره می دهند )
تیپ تک رنگ انتخاب کنید

تیپ تک رنگ و یا ترکیب یک تن با انتخاب رنگ هایی هماهنگ با موها نیز خوب است. این کارشما را بلندتر و باریک تر نشان می دهد . این تیپ بیشتر برای موهای غیر خاکستری مناسب است
 بلوند ها باید رنگ های زرد ، لیمویی وکرم بپوشند
 سبزه ها باید قهوه ای شکلاتی را انتخاب کنند
 موقرمز ها باید آجری یا نارنجی انتخاب کنند  
 

7 نکته مهم در زیبایی آقایان

7 نکته مهم در زیبایی آقایان


 اکثر مردان یاد گرفته اند که بعد از بلند شدن از خواب موهایشان را شانه کنند، قبل از خوردن غذا دستهایشان را بشویند و بعد از هر وعده قضایی دندانهایشان را مسواک بزنند اما علاوه بر این اصول اولیه نظافت، رعایت چند نکته دیگر هم برای آقایان ضرورت دارد.این نکات را در برنامه روزانه خود بگنجانید تا یک مرد متشخص سالم ، خوشبو و مرتب باشید.

 1 - ناخنهایتان را تمیز و مرتب کنید
 ناخنهای کثیف و نامرتب نشان دهنده بهداشت ضعیف افراد است.همه ناخنهایتان را به یک اندازه کوتاه کنید و زیر ناخنهایتان را هم مرتبا" تمیز کنید تا جرم و آلودگی در آن جمع نشود. اگر پوست دور ناخن شما خشک شده و یا پوست پوست شده است ، با چند قطره روغن زیتون آن را مرطوب کنید و بعد از ۱۰ دقیقه دستهایتان را بشویید.

 2 - هرشب صورتتان را بشویید
 تقریبا" همه مجله های زیبایی به زنان توصیه می کنند که هر روز صورتشان را بشویند اما مردان هم باید به این توصیه عمل کنند . در پایان هر روز از یک پاک کننده صورت ملایم استفاده کنید تا گرد و غبار ، آلودگی و روغنهایی که در طول روز روی پوست صورتتان تجمع کرده اند را کاملا" پاک کنید.

 3 - موهای ناخواسته صورتتان را اصلاح کنید
 انسانها طبیعتا موجودات پرمویی هستند اما این به این معنا نیست که ما مجبوریم همه موهایمان را تحمل کنیم. هرگز موهای بینی خود را فراموش نکنید.حداقل هفته ای یکبار موهای بینی خود را اصلاح کنید تا موهای زائد بینی از سوراخهای بینی بیرون نزند. برای از بین بردن موهای بینی و همینطور موهای زائد داخل و اطراف گوش می توانید از دستگاههای مخصوص اینکار استفاده کنید.

4 - هر روز از نخ دندان استفاده کنید
 دندانپزشکتان همیشه به شما توصیه می کند که هر روز از نخ دندان استفاده کنید. نخ دندان جرمها و غذاهای باقیمانده در بین دندانهای شما را کاملا تمیز می کند و باعث می شود که خطر ابتلا به بیماری لثه و کرم خوردگی دندان به میزان قابل توجهی کاهش یابد. حداقل روزی یکبار از نخ دندان استفاده کنید و بعد با دهان شویه دهانتان را بشویید.

 5 - از کرم مخصوص اصلاح یا کف ریش استفاده کنید
 این کرم نه تنها به شما کمک می کند که راحتتر اصلاح کنید بلکه باعث می شود پوست صورتتان نرم و مرطوب شود. بعد از اصلاح هم بهتر است از افترشیوها و یا مرطوب کننده های دیگر استفاده کنید تا پوست صورتتان نرمتر شود.

6 - از نرم کننده استفاده کنید
 بهتر است حداقل یک روز درمیان موهایتان را بشویید و هنگام شستشو ، علاوه بر شامپو از نرم کننده هم استفاده کنید. در حالیکه شامپو ، کثیفی و آلاینده های زیستی محیطی را از روی موهای شما پاک می کند ، نرم کننده رطوبت مورد نیاز موهای شما را تامین می کند.اگر موهای شما خشک و شکننده است ، هر هفته یکبار از یک نرم کننده خیلی قوی استفاده کنید.

7 - کرم ضد آفتاب بزنید
 صورت و نقاط دیگر بدنتان که در معرض نور آفتاب قرار می گیرند را با کرم ضد آفتاب بپوشانید. استفاده از این کرمها ، پوستتان را از اشعه های مضر خورشید حفظ می کند و خطر ابتلا به سرطان پوست را کاهش می دهند. از عینک آفتابی هم استفاده کنید تا چشمانتان از اشعه یو وی در امان بمانند.

١٥ نکته برای مقابله با افراد منفی

١٥ نکته برای مقابله با افراد منفی


در ادامه مطلب در مورد چگونگی رفتار با افراد منفی و بدقلق، به چند پیشنهاد برای رویارویی با افراد سخت و منفی می‌پردازیم.

 

١) ببخشید

اگر دالایی لاما در آن موقعیت بود چه می‌کرد؟ بدون شک می‌بخشید. به یاد داشته باشید که از نظر ذاتی ما آدم‌های خوبی هستیم اما قضاوت ما ممکن است نادرست باشد و ممکن است چیزهای بدی بگوییم. از خودتان بپرسید اگر در این شرایط یا در برابر این شخص از خود بخشش نشان دهم چه می‌شود؟

 

٢) صبر کنید

بعضی اوقات احساس می‌کنیم که باید ایمیلی بفرستیم و از خود دفاع کنیم. من یاد گرفته‌ام که این ایمیل‌های احساسی نتیجه دلخواه ما را در پی ندارد و فقط آتش جدال را شعله‌ورتر می‌کند. خوب است که مدتی به خود وقت بدهیم تا آرام‌تر شویم. شما می‌توانید آن ایمیل احساسی را برای آن شخص بنویسید اما آن را نفرستید. اگر هم می‌خواهید حتما جواب آن را بدهید قبل از پاسخ دادن ابتدا آرام شوید.

 

٣) آیا واقعا مهم است که حق با من است؟

بعضی اوقات ما از نقطه نظر خود به شدت دفاع می‌کنیم. اگر خود را در حال بحث بر سر صحت حرف خود یافتید از خود بپرسید" آیا واقعا مهم است که حق با من باشد؟" اگر جواب مثبت است دو باره بپرسید چه نیازی است که آن را اثبات کنم؟ چه بدست می‌آورم؟

 

٤) واکنش نشان ندهید

بیشتر وقت‌ها که شخصی یک پیام منفی یا نظر بد می‌دهد تلاش می‌کند که واکنش شما را بر انگیزد. وقتی ما عکس‌العمل نشان می‌دهیم آنها را به خواسته‌شان رسانده‌ایم. پس این چرخه را متوقف کنید و خود را برای جواب دادن به زحمت نیندازید.

 

٥) در مورد موضوعات ناراحت کننده صحبت نکنید

وقتی مشکل و درگیری در زندگی دارید برای صحبت کردن در مورد آن نزد افراد منفی نروید. ما داستان را برای هر کسی که گوش کند بیان می‌کنیم. تعریف می‌کنیم که چقدر از یک شخص و یا یک موقعیت بیزاریم آنچه که قادر به درک آن نیستیم این است که هر چه بیشتر در مورد چیزی صحبت می‌کنیم بیشتر درگیر آن می‌شویم. مثلا هرچه بیشتر در مورد این که از یک نفر متنفریم صحبت کنیم متنفر‌تر می‌شویم و متوجه نکات نفرت‌انگیز دیگری در آن شخص می‌شویم. صرف انرژی روی این کار را متوقف کنید و از تفکر و صحبت در مورد آن دست بردارید. تلاش کنید که قضیه را نزد دیگران مطرح نکنید.

 

٦) خود را جای دیگران بگذارید

ممکن است کلیشه‌ای به نظر برسد اما نباید فراموشش کنیم که ما فقط از جانب خود به مسئله نگاه می‌کنیم. خودتان را جای دیگران بگذارید وبه این نکته توجه کنید که ممکن است شما هم آزارشان داده باشید. این کار باعث می‌شود که نگاه تازه‌ای داشته باشید و عاقلانه رفتار کنید و شاید منجر به دلسوزی شما برای آن شخص شود.

 

٧) به دنبال درس گرفتن باشید

از هر فرصتی که باعث کسب تجربه برای شما می‌شود و به رشد و تعالی شما کمک می‌کند استفاده کنید. بدون توجه به این که یک سناریو چقدر منفی به نظر برسد همیشه درس یا درس‎هایی در آن وجود دارد. آنها را پیدا کنید.

 

٨) افراد منفی را از زندگی‌تان حذف کنید

افراد منفی باعث از دست رفتن انرژی هستند. اشخاص ناراحت می‌خواهند از نظر روحی به شما زخم بزنند و از این نظر تنها نباشند. تماس خود را با آنها قطع کنید. شما این حق را دارید که اطرافیان خود را انتخاب کنید و این افراد کسانی باشند که شما دوست دارید: افراد خوش بین، مثبت، آرام و مشوق. همان طور که کتی سیرا می‌گوید "به دنبال چیزی باشید که می‌خواهید در دنیا ببینید."

 

٩) مراقب باشید

وقتی ما تمرین می‌کنیم که مراقب احساسات، اندیشه‌ها و شرایط باشیم در واقع خود را از احساسات‌مان جدا می‌کنیم و به جای این که به احساسات‌مان اجازه دهیم که کنترل ما را بر عهده بگیرند ما آنها رصد می‌کنیم. وقتی دیدید که درگیر احساسات و اندیشه‌های خود هستید روی تنفس خود تمرکز کنید.

 

١٠) بدوید

بدوید یا شنا کنید یا به سایر ورزش‌ها بپردازید. تمرینات بدنی باعث آزاد شدن انرژی منفی می‌شود. به ورزش به چشم ابزاری جهت پاک کردن ذهن و آزاد کننده انرژی‌های منفی بنگرید.

 

١١) این دو سوال را از خود بپرسید

اگر واکنشی نشان ندهم بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد چیست؟ اگر واکنش نشان دهم بدترین نتیجه آن چیست؟

پرسیدن این سوالات باعث باز شدن دید شما می‌شود. نتیجه کار خود را متصور می‌شوید و می‌فهمید که با این واکنش نتیجه خوبی بدست نمی‌آورید، انرژی شما هدر میرود و درون شما آشفته میشود.

 

١٢) بحث نکنید

وقتی احساسات بر ما غلبه می‌کنند آن قدر در درون خود غرق می‌شویم که به خاطر رضایت نفس‌مان بر سر هر چیز کوچکی بحث می‌کنیم و از خود دفاع می‌کنیم. معمولا خرد و قوه تشخیص در این بحث‌ها جایی ندارد. اگر لازم است که به بحث بپردازید تا زمانی که همه آرام شدند صبر کنید.

 

١٣) لیستی از مهم‌ترین‌ها تهیه کنید

مهم‌ترین چیزها در زندگی‌تان را لیست کنید. سپس از خود بپرسید واکنش به این شخص نقشی در مهم‌ترین مسائل زندگی من دارد یا نه؟

 

١٤) محبت کنید

این روش همیشه موثر واقع نمی‌شود اما بعضی اوقات باعث خلع سلاح کسانی می‌شود که می‌خواهند به شما زهر بریزند. از دیگران برای کاری که به خوبی انجام داده‌اند تعریف کنید. به آنها بگویید که در تعامل با آنها چیز جدیدی یاد گرفته‌اید و پیشنهاد دوستی بدهید. البته ممکن است مجبور شوید برای این که چیزی برای تعریف از آن شخص بیابید خیلی زحمت بکشید.

 

١٥) بنویسید

یک کاغذ بردارید و تمام افکار منفی خود را بدون ملاحظه بنویسید. آن قدر به این کار ادامه دهید تا چیزی باقی نماند. بعد کاغذ را به شکل توپ مچاله کنید، چشم‌هایتان را ببندید و تمام انرژی منفی درون کاغذ را تجسم کنید. کاغذ را به درون سطل زباله بیندازید و رها شوید.

8 خصوصیت یک مرد واقعی

8 خصوصیت یک مرد واقعی
 
 درس امروز درسی پایه ای و اساسی است، در مورد پایه و اساس مرد بودن است. با کلیه ی اطلاعاتی که در دست دارم، مطمئن هستم که شما بحث درمورد چنین مسائلی را بی فایده می دانید و خواهید گفت چرا وقتی مسائل مهمتری مثل کار و تجارت هست، باید چنین چیزهایی یاد بگیرید.


 پاسخ این سوال بسیار ساده است:


 برای ساختن یک خانه ی فوق العاده، ابتدا باید یک فونداسیون محکم بسازید تا بتوانید سایر چیزهای زیبا را روی آن قرار دهید. برای ساختن یک مرد بزرگ نیز، نیاز به یک پایه و اساسی استوار و مستحکم است تا بعد بتوانید چیزهای کوچک دیگر را روی آن اضافه کنید.


 طی چند سال گذشته به من ثابت شده که اکثر مردها فاقد این فونداسیون و بنیاد هستند تا بتوان به آنها قانون ها و اصول دیگر را آموزش داد. تعاریف بسیاری برای یک مرد وجود دارد و افراد مختلف نظریه های متفاوتی دارند. اما من در اینجا آنچه واقعاً لازم است بدانید را برایتان آورده ام.


ویژگی اول: یک مرد واقعی محکم و قوی است
 یک مرد واقعی بخاطر هر چیزی گریه نمی کند، زاری نمی کند، شکایت از چیزی نمی کند، تمارض نمیکند، و لازم نیست هر بار که عطسه کرد به پزشک مراجعه کند. یک مرد واقعی تصمیم می گیرد و با عواقب و نتایج این تصمیمات روزگار می گذراند. یک مرد واقعی مسئولیت اعمال و حرف های خود را بر عهده می گیرد. یک مرد واقعی، محکم و استوار است. و با سختی های زندگی مقابله می کند. یک مرد واقعی خشن و سرسخت است و از خود احساسات نشان نمی دهد. یک مرد واقعی ستون فقرات خانواده است و نمی تواند از خود ضعف نشان دهد. اگر از عنکبوت می ترسید، مسلماً یک مرد واقعی نیستید.


ویژگی دوم: یک مرد واقعی متمرکز است
 یک مرد واقعی تفاوت بین مهم بودن چیزی و مهم نبودن آن را می فهمد. یک مرد واقعی وقت خود را صرف کارهای بیهوده ای که هیچ عایدی برای او ندارند، نمی کند. مطمئناً کارهای زیادی برای تفریح و سرگرمی وجود دارد، اما او باید برای انجام این کارها هم دلیل داشته باشد. یک مرد واقعی خود را روی قدرت، پول و خانواده اش متمرکز میکند. هیچگاه خود را روی سکس متمرکز نمی کند. سکس در نتیجه ی داشتن قدرت، پول و خانواده، خود به خود به سراغش می آید.


ویژگی سوم: یک مرد واقعی، اهمیت خانواده را درک می کند
 یک مرد واقعی خانواده اش را قدرتمند نگاه می دارد و به تاریخچه ی خانوادگی خود اهمیت زیادی می دهد. یک مرد واقعی می داند که فرزندانش هدیه ای از جانب خداوند هستند و باید با آنها به خوبی رفتار کند، هرچند هر از گاهی باید برای آنها قوانین و مقرراتی تعیین کند.


ویژگی چهارم: یک مرد واقعی غیبت نمی کند
 یک مرد واقعی دهانش را می بندد و اطلاعاتش را درمورد دیگران پیش خود نگاه میدارد. یک مرد واقعی در بحث های هیچ و پوچ شرکت نمی کند و درمورد چیزهایی که از آن اطلاع ندارد و مطمئن نیست حرف نمی زند.


ویژگی پنجم: یک مرد واقعی همیشه سر حرفش هست
 هر وقت قولی بدهد، آن را عمل می کند. و اگر بداند که از عهده ی انجام قولی بر نمی آید، هیچوقت حرفش را نمی زند. یک مرد واقعی مردن را به شکستن عهدش ترجیح می دهد. او می داند که حرفش نیز باید به قدرت عملش باشد.


ویژگی ششم: یک مرد واقعی تلاش می کند تا الگو باشد
 یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی قرار گیرد. او الگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است. من هیچوقت کارهایم را به خانه نمی آورم، به همین دلیل فرزندانم من را فقط به عنوان یک پدر میشناسند. شما نیز باید همین کار را بکنید. یک مرد واقعی هیچگاه اجازه نمی دهد که فرزندانش پی به ضعف های او ببرند.


ویژگی هفتم: یک مرد واقعی پول مورد نیازش را خود به دست می آورد
 یک مرد واقعی در انتظار صدقات و نیکوکاری های دیگران نمی نشیند. و پول پدرش نیز برای او کفایت نمی کند. او خود در جستجوی روزی خود بر می آید و اگر از پدرانش به او ارثیه ای برسد، به جای هدر دادن آن، ده برابرش می کند.

ویژگی هشتم: یک مرد واقعی زن نما نیست
 یک مرد واقعی در گوشهایش گوشواره نمی اندازد و موهایش را بلند نمی کند. روی سینه و شکمش را نمی تراشد. او می داند که به استثنای آرایشگرش، سایر ملزومات و نیازهای بهداشتی او باید توسط یک زن انجام گیرد. یک مرد واقعی باید حداقل سه دست کت و شلوار در کمد داشته باشد و حداقل سه بار در هفته باید کت و شلوار بپوشد. یک مرد واقعی می داند که چطور باید شیک باشد.

درس تمام شد

 خوب امروز چه یاد گرفتید؟ یاد گرفتید که قبل از اینکه بخواهید خود را یک مرد بنامید، تکالیف زیادی دارید که باید انجام دهید.
 نکته ی دیگری که باید به خصوصیات یک مرد واقعی اضافه کنم این است که: یک مرد واقعی همه چیز را ساده می گیرد. اگر لغات و اصطلاحات قلمبه سلمبه بلد باشد، به ندرت از آنها استفاده می کند و سعی می کند درمقابل افرادی فقط از آنها استفاده کند که تصور می کنند از او بالاتر و برتر هستند.
 درس همین جا به اتمام رسید.

کارهایی که باعث می شود زودتر پیر شوید

کارهایی که باعث می شود زودتر پیر شوید


تما شا کردن تلویزیون :
 همه ما می دانیم که سپری کردن ساعتهای طولانی در مقابل تلویزیون برای کمر ما مضر است اما احتمالا" شما نمی دانید که اینکار طول عمر شما را نیز کاهش می دهد. محققان دانشگاه کوئیزلند به نتیجه رسیده اند که به ازای هر ساعتی که تلویزیون تماشا می کنید ، ممکن است حدود ۲۲ دقیقه از عمر شما کم شود. علاوه بر این نتایج تحقیقات این محققان نشان می دهد که تماشای تلویزیون خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را هم افزایش می دهد.

نوشیدن مایعات با بطری و یا از طریق نی :
 شاید می دانستید که ، هرچه را که می نوشید می تواند روی ظاهر شما تاثیر گذار باشد اما احتمالا" اگر بشنوید که نحوه نوشیدن هم می تواند روی شما تاثیر بگذارد تعجب خواهید کرد. در واقع مک زدن نوشیدنی ها از طریق نی و یا نوشیدن مایعات با بطری باعث می شود که چین و چروکها و خطهای اطراف شما عمیق تر شود. پس سعی کنید تا آنجا که می توانید مایعات را با لیوان بنوشید تا چین چروکهایتان عمیق نشود.

ورزش خیلی کم و یا ورزش خیلی زیاد :
 فواید ورزش برای سالم و جوان نگه داشتن جسم و روح شما بسیار زیاد است. فقدان ورزش در زندگی روزمره، نه تنها خطر ابتلا به چاقی و بیماریهای قلبی را افزایش می دهد بلکه طول عمر ما را هم کوتاه می کند .علاوه بر این ورزش کردن باعث می شود که ذهن شما هم جوان بماند و از شما در مقابل بیماری آلزایمر محافظت می کند. اما ورزش زیاد و بیش از اندازه نیز برای ما مضر است و باعث خشکی مفاصل و افزایش خطر ابتلا به آرتروز می شود.

استفاده از صابون :
 ممکن است فکر کنید صابون بهترین دوست صورت شما است اما این اصلا" درست نیست زیرا پوست صورت شما دارای یک پوشش خاص است که محافظ طبیعی پوست صورت شماست اما وقتی از صابون استفاده می کنید لایه روغنی محافظ پوست شما را از بین می برد و پوست شما خشک می شود . خشک شدن پوست نیز در نهایت منجر به ایجاد چین و چروک می شود .

 گوش کردن به آی پدها :
 از دست دادن مقداری از قدرت شنوایی از علائم رایج پیری است اما بسیاری از ما با گوش دادن به موسیقی با صدای بسیار بلند از طریق هدفون ، در همین جوانی قدرت شنوایی خود را کاهش می دهیم . گوش دادن به موسیقی با صدای کم و یا معمولی آسیب زیادی به گوش ما وارد نمی کند اما نتایج یک تحقیق جدید نشان می دهد که اگر یک ساعت بطور مداوم از طریق هد فون به موسیقی گوش کنیم ، شنوایی ما بطور موقت کاهش می یابد و اگر با صدای بسیار بلند اینکار را انجام بدهیم ، آسیبی که به گوش ما می رسد ممکن است دائمی شود.

ویژگی های یک بالش مناسب

ویژگی های یک بالش مناسب


انتخاب یک بالش خوب و مناسب، نقش بسیاری در خوابی راحت دارد زیرا بالش نامناسب سبب به وجود آمدن علائمی مانند سردردهای شدید و بی حس شدن شانه و بازو می شود


هفت صبح: شاید به نظر همه ما بالشی که زیر سرمان قرار می دهیم هیچ وقت کهنه نمی شود و به هیچ عنوان تاریخ مصرف ندارد و تا زمانی که پر یا الیافش بیرون نزند نیازی به عوض کردن آن نیست اما متخصصان بهداشت توصیه می کنند برای داشتن خوابی راحت، هر 12 تا 18 ماه بالش خود را تعویض کنید و در ضمن استفاده بیش از اندازه از یک بالش علاوه بر اینکه مقاومت اولیه آن را از بین می برد، می تواند وسیله ای مناسب برای اجتماع انواع قارچ ها، کپک ها و گرد و غبارهایی بسیار ریز باشد و سبب ایجاد انواع آلرژی ها و حساسیت ها شود.

پس اگر از عمر بالش تان دو سال می گذرد، حتما به فکر خریدن بالشی جدید باشید.

انتخاب یک بالش خوب و مناسب، نقش بسیاری در خوابی راحت دارد زیرا بالش نامناسب سبب به وجود آمدن علائمی مانند سردردهای شدید و بی حس شدن شانه و بازو می شود اما سوال اینجاست که چه بالشی مناسب است؟

بالش سفت یا نرم؟ کوتاه یا بلند. متخصصان استخوان و مفاصل معتقدند یک بالش مناسب باید به اندازه ای سفت باشد که سر و گردن را با ستون فقرات به طور موازی قرار دهد، درست مانند وقتی که در حالت ایستاده هستیم.

انتخاب یک بالش مناسب بستگی به خوابیدن افراد دارد. البته کسانی نیز به دلیل بعضی از علائم و بیماری ها و شرایط ویژه نیز باید از بالش هایی خاص استفاده کنند.

1) بالش نرم و سبک برای افرادی که روی شکم می خوابند مناسب است زیرا از فشار آمدن به گردن، جلوگیری می کند.

2) بالش متوسط و سفت، در شرایطی خوب است که سر در تماس با آن به جلو تمایل پیدا کند و نیز قوس بیشتری نسبت به سایر بالش ها داشته باشد. برای افرادی که به پشت یا طاق باز می خوابند این بالش بسیار مناسب است.


3) بالش نازک و سفت برای کسانی که به پهلو می خوابند بسیار مناسب است زیرا فضای خالی بین گوش و شانه را در این حالت پر می کند و بهترین تکیه گاه برای این افراد است. بهتر است بیشتر به پهلو یا پشت بخوابید زیرا خوابیدن به دمر می تواند مشکلاتی جدی برای کمر و ستون فقرات ایجاد کند.

و اما چه جنسی از بالش مناسب تر است؟

1) بالش هایی که از پَر، پُر شده است به نسبت نرم تر و البته گران ترند. شما اگر طرفدار بالشی سفت هستید، می توانید از بالش تمام پر یا مخلوط پر و کرک استفاده کنید. فقط اگر دچار حساسیت یا آلرژی هستید بالش پر را به شما توصیه نمی کنیم.

2) بالش هایی که از الیاف پلی استر پر شده اند، نازک و نرمند و قیمت مناسبی دارند ولی این گونه از بالش ها در اثر شست و شو دچار برآمدگی می شوند که می تواند برای گردن مضر باشد.

3) بالش های اسفنجی که بسیار نرم و گران هستند و شکل های منحنی مانندی دارند که پس از مدتی خوابیدن روی آن حالت سر را به خود می گجیرند ولی بالش های اسفنجی نیز پس از مدتی استفاده و شست و شو جمع می شوند. پس بهتر است پس از مدتی استفاده از بالش، برای راحتی و آسودگی بیشتر آن را عوض کنید.

چطور یک رابطه شکست‌ خورده را ترمیم کنید

چطور یک رابطه شکست‌ خورده را ترمیم کنید
 
 

 
خیلی وقت‌ها روابطمان با شکست مواجه می‌شوند. اگر بخاطر کاری که یکی از شما انجام داده یا حرفی که زده، سوءتفاهمی اتفاق بیفتد، می‌تواند رابطه را با شکست روبه‌رو کند.

 خوشبختانه چیزهای شکسته شده قابل ترمیم هستند. البته گاهی‌اوقات. وقتی رابطه‌ای خاتمه می‌یابد، باید اول از خودتان سوال کنید آیا این رابطه ارزش نجات دادن را دارد؟ آیا واقعا می‌خواهید آن رابطه را ادامه دهید؟ آیا طرفتان همان کسی است که بخواهید با او بمانید؟ اگر اینطور نیست، پیشنهاد می‌کنیم برای ترمیم رابطه‌تان با او، وقت نگذارید.

 از طرف دیگر، اگر برای دوستی و رابطه با آن فرد ارزش قائل هستید و آن رابطه برایتان اهمیت دارد، پس باید به هر طریق ممکن تلاش لازم برای ترمیم آن رابطه را صرف کنید.

 سوال اینجاست که چطور باید این کار را انجام دهید؟ اولین کاری که باید بکنید این است که با آن فرد تماس بگیرید و بگویید که برای دوستی با او ارزش قائل هستید و دوست دارید که در این رابطه با او حرف بزنید. برای او توضیح دهید که می‌خواهید سوءتفاهمات را از بین ببرید، حال تقصیر هر کدام از شما بوده باشد. وقت مشخص کردن مقصر نیست، وقت آن است که درکتان را بالا ببرید و به هر راهی که شده برای برقراری یک گفتگو و ارتباط عمیق‌تر زمان بگذارید.

 اول اجازه دهید طرف‌مقابلتان نظراتش را مطرح کند. کاری کنید که بفهمد نظراتش برای شما اهمیت دارد. این را خیلی واضح با گفتن، "واقعاً دوست دارم دوباره نظرت را در مورد این موضوع بدانم و قول می‌دهم که حرفت را قطع نکنم چون فکر کنم دفعه قبل وقت کافی برای اینکه همه حرفت را بزنی در اختیارت قرار ندادم" نشان دهید. با این روش، باعث می‌شوید طرف مقابلتان بفهمد که حرف‌هایش برای شما مهم است. وقتی حرف‌های او تمام شد، نوبت شماست که پاسخ دهید.

 اولین پاسخ شما باید این باشد که حرف‌هایش را کاملاً فهمیده‌اید و به هیچ‌وجه بعد از آن نباید از کلمه "اما" استفاده کنید. زیرا آوردن این واژه، بخش اول جلمه‌تان را منفی خواهد کرد. استفاده از کلمه "اما" نشان می‌دهد که واقعاً به حرف‌های او گوش نمی‌کرده‌اید و فقط منتظر بوده‌اید که نوبت حرف زدن خودتان شود. می‌توانید جمله اولتان را با چنین جمله‌ای دنبال کنید: "چیزی که درمورد حرفهایت خیلی جالب است یا مهم است یا ..." یا "حرفهایت کاملاً درست هستند و دوست دارم اضافه کنم که..."

 از به کار بردن کلمات یا جملات منفی‌کننده مثل "چطور می‌توانستی چنین کاری کنی؟" خودداری کنید.

 یک روش خوب دیگر این است که سوال بپرسید: "نظرت درمورد اینکه فردا همدیگر را ملاقات کنیم و درمورد آینده رابطه‌مان حرف بزنیم، چیست؟"، "آیا می‌توانی جزئیات بیشتری درمورد این موضوع مطرح کنی؟" و ... سوالاتی که به باز کردن و روشن کردن هر چه بیشتر این سوءتفاهم کمک کند.

 سعی کنید حرف‌هایتان را به طور کامل در این گفتگو مطرح کنید. گاهی اوقات وقتی هر دو طرف فرصت بیان همه حرف‌هایشان را به دست می‌آورند، خودبه‌خود مشکلات و سوءتفاهمات رابطه از بین رفته و رابطه ترمیم می‌شود. حداقل می‌تواند شروع خوبی برای ترمیم رابطه باشد.

 وقتی همه اطلاعات لازم را در دسترس داشته باشید، راحت‌تر می‌توانید یک راه‌حل برای داشتن رابطه‌ای بهتر در آینده پیدا کنید.

9 دشمن زندگی مشترک

9 دشمن زندگی مشترک

 


 برای اینکه زندگی زناشویی خوبی داشته باشیم، لازم نیست که بیخودی به دنبال راه های معجزه آسا باشیم. ضمن اینکه باید بدانید که خوشبختی در زندگی زناشویی و داشتن یک زندگی زناشویی موفق بعد از ازدواج، هیچ ارتباطی به رویا پردازی و ایده آل نگری نداشته و در عین حال چیزی نیست که بدون هیچ گونه تلاش و اراده ای، تحقق بپذیرد. پس لازم است بدانید که اگر واقعا قصد بهبود شرایط زندگی زناشویی خودتان را دارید، یکی از بهترین اقداماتی که می توانید انجام بدهید، شناسایی عوامل مخرب در زندگی است که ما در این مطلب از آن ها با نام دشمن زندگی زناشویی یاد می کنیم و قصد داریم تا 9 مورد از آن ها را در ادامه ی مطلب بیاوریم. البته هر کدام از شما ممکن است به فراخور شرایط زندگی خودش، بخواهد به این موارد، مورد دیگری نیز بیفزاید.

1 - تلویزیون
 تلویزیون قاتل عشق است. در این مورد هیچ شکی نداشته باشید! حتی کاملا توصیه می شود که شام خوردن جلوی تلویزیون را قدغن کنید. هر شب غذا خوردن جلوی تلویزیون به همراه گویندگان نمی‌گذارد حواستان به همسرتان و فرزندانتان باشد، از آن گذشته آن‌قدر جلوی تلویزیون به تماشای فیلم مشغول بوده‌اید که وقتی به رختخواب می‌روید‌، حتی دیگر وقت ندارید با هم حرف بزنید و از حال یکدیگر باخبر شوید. تنها چاره کار این است که این دشمن را از زندگی عاشقانه بیرون بیندازید! برای آنکه در این کار زیاد سخت‌گیری نکرده باشید‌، می‌توانید موافقت کنید که در هفته‌، بعضی از شب ها تلویزیون خاموش باشد. البته فراموش نکنید که تلویزیون در رابطه میان والدین و فرزندان نیز بعضا نقش های مخرب زیادی دارد.

2 - خانه‌نشینی
 ممکن است به خاطر تلویزیون و یا بنا به دلایلی، دیگر بیرون نروید! البته حتما لازم نیست که رستوران های آنچنانی بروید و یا از همسرتان چنین انتظاری را داشته باشید. چرا که به هر حال اصل قضیه این است که شما اوقاتی را با هم و به بهترین شکل سپری کنید. حالا می توانید غذایی که در منزل تهیه کرده اید را به پارک ببرید و یا اینکه اگر می توانید به رستورانی که در آن خاطره های خوشی داشته اید، بروید. فراموش نکنید که نباید با هزینه تراشی های بی مورد، به گونه ای متحمل هزینه بشوید که دیگر نخواهید به رستوران بروید. اگر هم به سینما علاقه دارید و از آن لذت می برید، می توانید با تفاهم بر روی فیلم خاصی، از تماشای آن لذت ببرید. فراموش نکنید که صله رحم را همواره در برنامه های خودتان بگنجانید. مبادا طوری رفتار کنید که ببینید دیگر از گردش‌های دونفره و شب‌نشینی‌های رمانتیک خبری نیست! باید دوباره آن حال و هوا را به‌دست‌آورید و به اتفاق یکدیگر از خانه بیرون بزنید! حالا که به تازگی از شر تلویزیون خلاص شده‌اید، سعی کنید که توجه به همسرتان، تلویزیون جدید شما باشد!

 3 - ساعات اضافی
 دیگر دیر از سر کار به خانه برنگردید! نه تنها برای خودتان وقت ندارید بلکه علاوه بر آن خستگی و عصبانیت‌تان را با خود به خانه می‌آورید‌ که حقیقتا هیچ کار خوشایندی برای فرزندان وهمسرتان نیست! تنها کافی‌است که کار، تمام زندگیتان را به‌خود مشغول کند، به سرعت تنها موضوعی می‌شود که از آن در خانه حرف می‌زنید. بس کنید! سعی کنید به حد کافی زود به خانه برگردید تا قبل از شام کمی وقت برای خودتان و یا با هم بودن داشته باشید. به شرطی که طبق همان اصل اول، در این مدت جلوی تلویزیون ولو نشوید! و خصوصا برای آنکه توجه بیشتری به یکدیگر داشته باشید، هر از گاهی کار را از یاد ببرید. به عنوان مثال می توانید تصور کنید که هر گاه به خانه بر می گردید، همانطور که جوراب های خودتان را از پایتان خارج می کنید، تمام مسائل فکری بیرون از خانه تان را هم از ذهنتان خارج کرده و آن ها را درون جوراب هایتان بریزید.

 4 - رسیدگی به وضع ظاهر
 فکر نکنید چون دیگر زن و شوهر هستید و چندین سال از زندگی مشترکتان می‌گذرد، باید نسبت به وضع ظاهرتان بی‌خیال شوید! چرا که در روایات اسلامی هم نسبت به این که هر کدام از زن و شوهر خودش را برای همسرش آراسته کند، تاکیدات و سفارشات بسیار فراوانی وجود دارد. پس بهتر است که دست از شوریدگی و نا‌مرتب بودن بردارید، موهایتان را ژولیده و درهم رها نکنید، از ریخت‌ و‌ پاش‌کردن در خانه خودداری کنید و به‌خودتان برسید! همسرتان مطمئنا شما را همانگونه که هستید دوست دارد، با این‌حال چرا سعی نمی‌کنید خود را به بهترین شکل نشان دهید؟ به این ترتیب به او نشان می‌دهید که حضور او و تاثیری که بر او می‌گذارید برایتان مهم است!

5 - بی‌توجهی
 یکی دیگر از دشمنان بزرگ زن و شوهرها‌، بی‌توجهی است. در اینجا منظور از توجه کردن گل خریدن و یا هدیه دادن نیست بلکه تنها نگاه کردن به همسرتان است که گاهی می تواند خیلی بیشتر از آنچه که تصور می کنید، تاثیر خوبی در زندگی تان بگذارد. زمانی‌که همسرتان آرایشگاه رفته و یا کت جدیدی خریده است به او توجه نشان دهید؛ به‌ خصوص زمانی ‌که او را شیک و زیبا می‌بینید و یا وقتی‌ که او با تعریف‌های بجا و مناسبش شما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، از او تعریف کنید. زیرا تعریف و تمجید‌ها همیشه خوشایند هستند‌، اما تنها زمانی‌که درست و بجا به‌کار برده شوند.

6 - حسادت مفرط
 دست از پاییدن و سین‌جین کردن همسرتان بردارید زیرا زندگی مشترک براساس اعتمادی دو جانبه بنا می‌شود. شک و بدگمانی‌های بیش از حد شما‌، در نهایت او را به ستوه آورده و به سمت فرد دیگری هل می‌دهد! پس مواظب باشید که با دست خودتان، عشقتان را نابود نکنید.

 7 - خانواده همسر
 نه، مطمئنا تمام خانواده‌های همسر آن گونه که در فیلم‌ها به‌صورت منفی نشان داده می‌شوند، نیستند. پس سعی کنید که از تلقین منقی به ذهنتان کاملا دوری کنید و این باور را در خودتان تقویت کنید که تفاهم بین همسر و خانواده شما اغلب می‌تواند گرم و صمیمانه باشد. اما نکته مهم آن است که بدانید زمانی‌ که این تفاهم به حد کافی وجود دارد‌، چیزی را به همسرتان تحمیل نکنید. چنانچه احساس می‌کنید که همسرتان از رفت‌ و آمد‌های آخر هفته کم‌کم خسته می‌شود به او اصرار نکنید آخر هر هفته برای ناهار با خانواده شما باشد و البته این قاعده در مورد میهمانی‌های همکاران و دوستان قدیمی نیز صدق می‌کند.

8 - نبود برنامه
 تشکیل خانواده به معنای گذراندن زندگی بدون در نظر‌گرفتن آینده نیست. شما باید به اتفاق هم آینده‌تان را بسازید. از برنامه‌های کوتاه‌مدت ( مکانی که تعطیلات را در آنجا می‌گذرانید، خرید اتومبیل و …) گرفته تا برنامه‌های بزرگ‌تر ( بچه‌دار شدن، عازم شهر دیگری شدن و … ) بی‌درنگ در مورد آینده‌تان و اینکه چگونه با آن روبه‌رو می‌شوید فکر کنید. این عمل روابط شما را منسجم‌تر و شور و شوق پیش‌روی در زندگی را در شما شعله ور می‌کند!

9 - سکوت
 مطئنا عدم‌ گفت‌ و گو برای زندگی زناشویی مضر است. این امر بنا به دلایل مختلف اغلب ناشی از کمبود وقت و یا بی‌توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر است که در بالا از آنها نام برده‌ایم. با این‌حال، معمولا گفت‌ و گو میان زن و مرد صورت می‌گیرد، اما هیچ‌یک از طرفین به حرف‌های یکدیگر گوش نمی‌دهند… در این حالت، موضوعی را با هم مطرح کنید و سعی کنید حقیقتا حرف طرف مقابل‌تان را بفهمید. درصورت نیاز، بی‌درنگ از یک روان‌ درمانگر کمک بگیرید. البته ناگفته نماند که متاسفانه بعضی از زن و شوهرها، حرف هایی می زنند که اگر سکوت کنند و آن ها را نگویند، بسیار برای آن ها بهتر است… پس حالا تصمیم و تشخیص آن که چگونه سکوت زندگی را بشکنید، با خودتان است.