گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

سالاد ماکارونی مدیترانه ای

سالاد ماکارونی مدیترانه ای

مواد لازم برای 4 نفر:
ماکارونی به اشکال دلخواه 200 گرم
گوجه فرنگی خلال شده 1 عدد
ژامبون گوشت مکعبی خرد شده 2 الی 3 برش
زیتون سبز بدون هسته حدود 20 عدد
نخودفرنگی پخته 100 گرم
فلفل دلمه ای سبز خلال شده باریک 1 عدد
آویشن 2/1 قاشق چایخوری
پنیر گودا مکعبی خرد شده 50 گرم
مواد لازم برای سس:
روغن 2 قاشق غذاخوری
سرکه 1 قاشق چایخوری
آبلیمو 1 قاشق چایخوری
روغن زیتون 1 قاشق
نمک و فلفل به مقدار لازم
 

طرز تهیه: ماکارونی ها را با آبی که در آن آویشن ریخته اید بپزید و آبکش کنید. در کاسه بزرگی تمام مواد سالاد را مخلوط کرده ماکارونی را به آن بیفزایید. در کاسه دیگر تمام مواد سس را مخلوط کرده و سپس سس را روی سالاد ریخته، آن را هم بزنید. بهتر است سالاد را قبل از مصرف ،2 ساعت در یخچال قرار دهید تا مزه آن جا بیفتد. در صورت تمایل می توان جعفری ریز شده را نیز به سالاد اضافه کرد.

انواع کباب

 انواع کباب

 

کباب کوبیده

 

مواد لازم:

گوشت سر دست و گردن یک کیلو
پیاز رنده شده 5- 4 عدد متوسط
جوش شیرین یک قاشق چایخوری
نمک و فلفل به مقدار لازم

طرز تهیه: گوشت سر دست و گردن را دو بار چرخ کنید. پیاز را در صافی بریزید و بدون اینکه با دست آن را فشار دهید، آب اضافی آن را بگیرید و کنار بگذارید و این پیازها را با نمک ، فلفل و جوش شیرین به گوشت اضافه کرده و آن را به خوبی مخلوط کنید و مالش دهید. این گوشت را یک ساعت نگهدارید و دوباره آن را کمی چنگ بزنید. بعد دستتان را به آب پیاز آغشته کرده و از گوشت به اندازه یک عدد پرتقال متوسط برداشته، روی سیخ کباب قرار داده و خوب آن را روی سیخ پهن کنید و دو طرف آن را خوب بچسبانید. پس از آماده شدن سیخ ها، آتش فراوانی درست کرده و سیخ ها را روی آتش قرار دهید. بلافاصله سیخ ها را پشت و رو کنید تا کباب ها خودشان را بگیرند و گوشت ها از سیخ نریزند. کباب ها نباید زیاد برشته و خشک شوند. پس از اینکه کباب خودش را گرفت، احتیاج به باد زدن آتش نمی باشد و باید کمی شعله ملایم باشد تا مغز کباب ها بپزند. پس از آماده شدن کباب ها آنها را در دیس کشیده و روی آنها سماق بپاشید و یک لایه نان لواش یا سنگک روی آن قرار داده، سر میز ببرید. در صورت تمایل می توانید چند سیخ گوجه فرنگی هم کباب کرده با این کباب ها سرو کنید. معمولا همراه با این کباب ، مصرف سبزی خوردن به خصوص ریحان و پیاز حلقه شده بسیار مطبوع و مناسب است.

کباب برگ

مواد لازم:

گوشت راسته پاک کرده دو کیلو
آب پیاز رنده شده  یک فنجان
فلفل و نمک  به مقدار لازم

طرز تهیه: برای تهیه کباب برگ بهتر است از گوشت  راسته گوساله یا گوسفند استفاده کنیم . گوشت راسته را به اندازه دلخواه و به قطعات یک اندازه می بریم و به قطر نیم سانتیمتر ورقه ورقه کرده، به آنها آب پیاز و کمی فلفل زده و در صورت تمایل می توانیم، کمی روغن زیتون هم به گوشت اضافه کنیم. چند ساعتی صبر می کنیم تا گوشت بماند و ترد شود. بعد گوشت را به سیخ کشیده و با پشت کارد کمی روی گوشت می کوبیم. آن را روی حرارت زغال یا کباب پز اجاق قرار داده و به آن کمی نمک می پاشیم . کباب را پشت و رو می کنیم تا آن طرف کباب هم برشته شود، ولی نباید زیاد خشک شود. پس از آماده شدن کباب آن را در دیس می کشیم و اطراف دیس را با لیموترش، خیارشور و چند حلقه پیاز تزیین می کنیم.

جوجه کباب

مواد لازم:

جوجه درشت یا مرغ کوچک 2عدد
آبلیمو یک فنجان
روغن زیتون یا روغن مایع یک فنجان
فلفل دلمه ای ریز شده یک فنجان
زعفران سائیده  یک قاشق چایخوری
پیاز ریز شده یک فنجان
نمک و فلفل به قدر دلخواه

طرزتهیه : ابتدا جوجه و یا مرغ را پاک کرده و پوست آنها را بر دارید و به قطعات کوچک تقسیم کنید.سپس در کاسه تقریباً بزرگی  آبلیمو، روغن زیتون  یا روغن مایع ، زعفران  سائیده آب کرده ،  نمک  و فلفل ، فلفل دلمه ای خرد شده و پیاز خرد شده را را مخلوط کنید و قطعات مرغ را در این سس قرار دهید و مخلوط کنید. بگذارید چند ساعتی در حالی که روی ظرف کیسه محافظ کشیده اید، در یخچال بماند. بعد آن را به سیخ کشیده و روی آتش ملایم کباب کنید. در صورت تمایل سیخ های کباب را در فر اجاق قرار دهید و در حرارت 350 درجه مدت 25-20 دقیقه کباب کنید.

.:: شش توصیه ضروری به اهالی پیاده‌روی ::.

.:: شش توصیه ضروری به اهالی پیاده‌روی ::.
پیاده‌روی ورزش بسیار خوبی برای تعداد زیادی از افراد است. اگر شما نیز پیاده‌روی می‌کنید و قصد دارید حین پیاده‌روی کالری بیشتری بسوزانید و قصد دارید با این کار وزنتان را کنترل ‌کنید، باید کمی ‌بیشتر فعالیت کنید تا میزان کاهش وزن را به حداکثر برسانید. در اینجا راه‌هایی برای اینکه بتوانید حین راه رفتن کالری بیشتری بسوزانید، توصیه شده است.

1. سرعت خود را به طور متناوب تغییر دهید:

پیاده‌روی‌ای که تمام مدت با گام‌های یکنواخت انجام شود، کالری کمتری مصرف می‌کند. به جای اینکه در پیاده‌روی، سرعت ثابت و یکنواختی داشته باشید، سه دقیقه آهسته راه بروید و سپس به مدت سه دقیقه سرعت خود را افزایش دهید و دوباره آهسته راه بروید. سرعت شما در گام تند باید به حدی باشد که نتوانید به راحتی صحبت کنید. در این سه دقیقه روی حرکات خود تمرکز بیشتری داشته باشید. می‌توانید این دوره‌های سه دقیقه‌ای را تا پنج مرتبه تکرار کنید تا کل زمان پیاده‌روی شما 30 دقیقه شود. این کار باعث می‌شود که کالری بیشتری بسوزانید. به علاوه میزان تحمل‌پذیری و استقامت خود را نیز افزایش می دهید.

2. روی سطوح نرم پیاده‌روی کنید:

پیاده‌روی روی شن، در مقایسه با پیاده‌روی روی سطح خیابان و سنگفرش‌، کالری بیشتری مصرف می‌کند. راه رفتن روی شن‌ها نسبت به سطوح صاف دیگر، 50 درصد کالری بیشتری می‌سوزاند. اگر به ساحل دریا دسترسی ندارید، راه رفتن روی خاک‌های نرم را امتحان کنید. پیاده‌روی روی هر سطح نرمی‌که پای شما کمی‌ در آن فرو رود، نسبت به سطوح صاف کالری بیشتری مصرف می‌کند. 
3. همه عضلات بدن را درگیر کنید:

هنگامی‌که راه می‌روید، غیر از پاها، از سایر اعضای بدن نیز تا آنجا که می‌توانید استفاده کنید. شانه‌ها، قفسه‌سینه، بازوها و دست‌ها را متناسب با حرکت بدن حرکت دهید. هرچه بیشتر حرکت کنید، کالری بیشتری می‌سوزانید. اگر حرکات بدن را جزیی از پیاده‌روی معمول خود کنید، با این کار کالری بیشتری مصرف خواهید کرد.

4. هنگام ورزش کردن موسیقی ورزشی گوش کنید:

مطالعات نشان می‌دهد افرادی که هنگام ورزش کردن به موسیقی‌های ورزشی گوش می‌کنند، سخت‌تر و طولانی‌تر از افرادی که بدون موسیقی ورزش می‌کنند، به فعالیت می‌پردازند.

5. از شیب‌ها استفاده کنید:

اگر بیرون از خانه پیاده‌روی می‌کنید، مسیر خود را طوری انتخاب کنید که شامل سطوح شیب‌دار و تپه‌های کوچک باشد. بالا رفتن از شیب‌ها باعث می‌شود که ضربان قلب شما افزایش پیدا کند و چربی بیشتری بسوزانید. سعی کنید با همان سرعت و گام‌هایی که در سطح صاف پیاده‌روی می‌کردید، از شیب‌ها بالا بروید. با افزودن مقداری شیب به پیاده‌روی خود، علاوه بر مصرف کالری بیشتر، استقامت شما نیز افزایش خواهد یافت و عضلات شما قوی خواهد شد.

6. کمی ‌سنگین‌تر راه بروید:

می‌توانید یک لباس سنگین بپوشید تا هنگام راه رفتن کالری بیشتری مصرف شود. اگر نمی‌خواهید چنین کاری انجام دهید، می‌توانید از یک کیف یا کوله‌پشتی که حاوی چند کتاب باشد، بر دوش خود استفاده کنید و آن را در هنگام پیاده‌روی حمل کنید. از حمل وزنه یا چیزهایی که با دست حمل می شوند، خودداری کنید، زیرا خطر آسیب‌دیدن شما افزایش می‌یابد.

.:: از خواص پیاز و پیازچه چه میدانید ؟ ::.

.:: از خواص پیاز و پیازچه چه میدانید ؟ ::.


- از پیاز به عنوان یک داروی ضدعفونی کننده استفاده می شود. مالیدن آب پیاز به صورت، بعنوان یک ماسک ضد چروک بسیار عالی از ایجاد لکه ها جلوگیری می کند.

- از مخلوط آب پیاز و عسل می توان به عنوان یک کرم ضد چروک استفاده کرد.

- پیاز سرشار از ویتامین C، کلسیم، منیزیم، فسفر، پتاسیم، سدیم، گوگرد و اسید فولیک و مقدار کمی آهن، مس و روی است که تاکنون تحقیقات زیادی برای اثبات خواص آن صورت گرفته است.

- خوردن پیاز در پیشگیری از پوکی استخوان مؤثر است؛ چرا که پیاز با جلوگیری از کاهش مواد معدنی به ویژه کلسیم موجود در سلول‌های استخوانی از بروز پوکی استخوان جلوگیری می‌کند.
پژوهشگران دانشگاه برن سوئیس، ترکیبی در پیاز شناسایی کرده اند که از کاهش حجم استخوان و پوکی آن جلوگیری می کند. این ماده در پیش گیری در کاهش نیافتن مواد مصرفی (به ویژه کلیه سلول های استخوانی) تأثیر زیادی دارد.

- پیاز یکی از گیاهان بسیار قدیمی است که انسان آن را شناخته و در غذای خود استفاده می کرده است. در کتاب های پزشکان قدیم از پیاز به سبب داشتن الیاف و ویتامین ها و فلزات به عنوان داروخانه ای کامل نامبرده شده است.

- بوی آن میکروب های مضر را از بین می برد.

- قند خون را کاهش می دهد.

- از ابتلا به سکته جلوگیری می کند.

- قلب را فعال می کند و کلسترول را کاهش می دهد.

- گردش خون را تقویت می کند.

- به سبب داشتن آنتی اکسیدان، تنش و نگرانی را از بین می برد.

- الیاف غذایی آن دستگاه هاضمه را تقویت می کند.

- پیاز از سرطان ریه جلوگیری می کند: مواد شیمیایی موجود در پیاز خطر ابتلا به سرطان ریه را کاهش می دهد. مواد "فلاونوید" از دچار شدن به انواع بیماری ها جلوگیری می کند و به وفور در پیاز یافت می شود. (پیاز و سیر از گیاهان طبیعی بسیار خوبند و برای سلامتی انسان بسیار مفیدند و تنها عیب آنها بوی بدشان است که سبب آزار دیگران می شود.)

- پیاز برای پوست بسیار مفید است. زیرا خون را تصفیه می کند و در نتیجه رنگ چهره زیباتر و جذاب تر می شود.

- همچنین پیاز به دلیل داشتن گوگرد باعث افزایش رشد موهای سر می شود.

- پیاز به دلیل داشتن آهک، دندانها را محکم می کند و باعث استحکام استخوان بندی بدن می شود. بنابراین خوردن پیاز در کودکان مبتلا به نرمی استخوان و سالمندان مفید است.

- اگر سرما خورده اید، چند پیاز را برش داده و در نقاط مختلف خانه قرار دهید... پیاز مانند یک دستگاه تصفیه هوا از ابتلای سایر اعضای خانواده به این بیماری جلوگیری خواهد کرد.

- همچنین اگر خارج خانه غذا می خورید، پیاز را همراه آن مصرف کنید، زیرا ماده ای در پیاز وجود دارد که از مسمومیت غذایی حاصل از خوردن گوشت مانده جلوگیری می کند.

- اگر شخصی به دلیل مصیبت وارده دچار حملات عصبی شده، پیازی را به دو نیم کرده و جلوی بینی او بگیرید.

- خوردن نصف پیاز متوسط در روز ?? درصد از مقدار کلسترول بد خون را کاهش می‌دهد و به جای آن باعث افزایش کلسترول خوب خون می‌شود. پیاز منبع غنی نوعی اکسیدان است که از بروز سرطان در افراد جلوگیری می‌کند.

- پیاز به دلیل داشتن ماده گلوکوزین که مشابه هورمون انسولین است، قند خون را تنظیم می‌کند.

- گفتنی است، این گیاه خوراکی از بیماری آب مروارید در چشم نیز جلوگیری می‌کند و بنابراین مصرف آن به افراد مسن توصیه می‌شود.

خواص پیازچه :
پیازچه هم فواید متعددی دارد. به تازگی متخصصان علوم تغذیه فرانسه دریافته اند که پیازچه ادرار آور است زیرا ?? در صد آن را آب تشکیل می دهد. در پیازچه ??? میلی گرم پتاسیم و ? میلی گرم سدیم و ?? گرم کالری است. دانشمندان دریافته اند که بخش سفید رنگ پیازچه دارای مواد قندی است که در ادرار کردن تأثیر می گذارد و بخش سبز آن ویتامین"ث" دارد که دستگاه دفاعی بدن را تقویت می کند. و ? میلی گرم ماده کاوتین پیازچه به بازسازی سلولها کمک می کند.

.:: توصیه های مهم تغذیه‌ای به بیماران قلبی ::.

.:: توصیه های مهم تغذیه‌ای به بیماران قلبی ::.


آیا می‌دانید بیماری‌های قلبی‌عروقی نخستین علت مرگ و میر در کشور ما هستند؟ آیا عوامل خطرساز و به وجود آورنده آن را می‌شناسید؟ یادتان باشد که با کمی تغییر در برنامه غذایی‌تان و البته پایبندی به آن می‌توانید احتمال ابتلا به این گروه از بیماری‌های شایع را برای همیشه در خود و خانواده‌تان کاهش دهید. قبل از هر چیز باید بگوییم که پرفشاری خون، افزایش چربی‌های خون، بیماری دیابت، اضافه وزن، چاقی و کم‌تحرکی از عوامل ایجادکننده این بیماری‌ها به شمار می‌روند که شما می‌توانید با تغذیه مناسب و متعادل از بسیاری از این عوامل خطر پیشگیری کنید. برای این منظور در انتخاب غذایی که می‌خورید دقت داشته و برای کاهش احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی، توصیه‌های زیر را جدی بگیرید:

ـ کمتر چربی بخورید: بعضی چربی‌ها خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را افزایش می‌دهند. این چربی‌ها شامل روغن‌های نباتی جامد و چربی‌های حیوانی از قبیل پیه، دنبه و کره است. چربی‌های حیوانی، همچنین در مواد غذایی نظیر گوشت، دل، جگر، قلوه، مغز، کله‌پاچه، سرشیر، خامه، شیر، ماست و پنیر پرچرب وجود دارند. برای مصرف کمتر چربی‌ها سعی کنید در تهیه غذا، میزان روغن را کاهش دهید و مصرف غذاها، شیرینی‌ها و تنقلاتی را که حاوی چربی زیادی هستند به حداقل برسانید.

ـ کمتر نمک بخورید: مصرف کمتر نمک احتمال ابتلا به افزایش فشارخون را کاهش می‌دهد. افزایش فشار خون از مهم‌ترین عوامل ابتلا به بیماری‌های قلبی است. بدن ما به نمک به مقدار کم نیاز دارد ولی بیشتر ما بیش از مقدار مورد نیاز آن را مصرف می‌کنیم. نمک از راه‌های اضافه کردن به هنگام پخت، نمک سرسفره و نمک موجود در انواع چاشنی‌ها و محصولات غذایی آماده و کنسروی به بدن ما می‌رسد بنابراین از افزودن آن به غذا در سر سفره اجتناب کنید.

ـ کالری دریافتی خود را کاهش دهید: دریافت کالری بیش از حد نیاز موجب چاقی می‌شود. افزایش وزن و چاقی از عوامل مهم ابتلا به بیماری‌های قلبی است بنابراین، مواظب باشید بیش از حد نیاز غذا نخورید. مصرف غذاها، نوشیدنی‌ها، شیرینی‌ها و تنقلاتی را که دارای کالری زیادی هستند را کاهش دهید. با فعالیت بدنی منظم و روزانه، کالری مصرفی را افزایش دهید و وزن خود را در محدوده طبیعی نگه دارید. در ضمن، از کاهش و افزایش وزن به طور متناوب بپرهیزید زیرا این نوسانات وزنی نیز خطر بروز این بیماری‌ها را در شما افزایش خواهد داد.

ـ بیشتر از مواد فیبردار مصرف کنید: فیبرها در میوه‌ها، سبزی‌ها و دانه‌ کامل غلات و حبوبات وجود دارند. مصرف این مواد غذایی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی را کاهش می‌دهد. برای دریافت بیشتر فیبر، مصرف میوه‌ها و سبزی‌ها را افزایش دهید. حبوبات را در برنامه غذایی خود بگنجانید و از نان‌ و ماکارونی سبوس‌دار استفاده کنید که نه تنها موجب کنترل وزن‌تان می‌شوند بلکه اثرات قابل توجهی در کاهش چربی و فشار خون از خود نشان می‌دهند.

چگونه یک "زن واقعی" باشید؟

چگونه یک "زن واقعی" باشید؟

در سالهای اخیر به مقاله هایی برمی خوریم که راهکارهایی را برای اینکه زنان بتوانند مرد مناسب خود را پیدا کنند، عنوان کرده اند که بیشتر نویسنده های این عناوین، خود خانم ها بوده اند ! یک مقدار عجیب است، چون در دنیایی که بیشتر زنان مردان دلخواه خود را براحتی می توانند پیدا کنند و یا برعکس، دیگر نیازی به راهنمایی وجود ندارد.
نظر و دیدگاه یک مرد در این مورد کارآمد تر است، در واقع اگر به دنبال یک همراه و شریک زندگی مادام العمر هستید، تنها راه و ساده ترین آن این است که " یک زن واقعی باشید. "
در اینجا به رموزی جهت نیل به این هدف اشاره کرده ایم که به آسانی بتوانید از دیدگاه مردان   "یک زن واقعی جلوه دهید".
1- در ابتدا خودتان بخواهید و تصمیم بگیرد؛ در همه ی موارد، روابط خانوادگی، کاری، وفاداری ، عقاید و ....یک زن واقعی نباید در تصمیم گیری، وابسته به پدر و مادر، دوستان و یا کس دیگر باشد.  او آنقدر توانایی و اطمینان دارد که بتواند خود به نتایج دست یابد، اما بهتر است به نظرات و ایده های اطرافیان نیز گوش فرا دهید و از نکات مثبت آن در تصمیم گیرها  بهره مند شوید.
2- اولویت های خود را بشناسید؛ یاد بگیرید تا تشخیص دهید چه چیزی در زندگی شما اهمیت بیشتری دارد و در اولویت نخست قرار دارد. یک زن واقعی  می داند که باید وقت خود را بیشتر به روی موارد حیاتی زندگی خود متمرکز کند، او همیشه می داند که آن معیارها و مواردی که برای خیلی از مردم مهم است، شاید از دید او در اولویت نباشد و برعکس .
3- اطمینان کنید و اطمینان ببینید! یک زن واقعی می داند که براستی قادر نیست همه ی اوضاع را در کنترل خود داشته باشید، پس بهتر است آرام و خونسرد، اجازه دهد تا مسیر زندگی طی شود، او همواره از علاقه قلبی همسرش به خود مطمئن است و به خاطر همین روراستی و اطمینان وی، درمقابل نیز تمام مردم او را فردی مطمئن در تمام مراحل زندگی می خوانند.
4- مراقب خود باشید؛ از جسم ، روح و ذهن خود مراقبت کنید .یک زن واقعی باید همواره ورزشی منظم و مستمر داشته باشد، کتاب های مقدس بخواند، عبادت کند و به تقویت ذهن و روح خود بپردازد، وی دقیقا" حد و مرز هر چیزی را تشخیص می دهد و واقف است که چگونه با رعایت حد مناسب هر کدام از فعالیتهای فوق، دیگران  را نیز در  نتیجه و آثار مثبت آنها، سهیم کند.
5- عشق بورزید و در مقابل، مهربانی و عاطفه را هدیه بگیرید؛ از اینکه نیازهای عاطفی خود را عنوان کنید ، خجالت نکشید. چرا که شما با برطرف شدن نیازهای عاطفی خود، براحتی عشق و مهربانی را به نفر مقابل خود هدیه می دهید و لحظات لذت بخشی را برای یکدیگر به ارمغان بیاورید.
6- خلاقیت خود را تخلیه کنید. هر کسی خلاقیت و ذوق نسبی خود را داراست. یک زن واقعی از نیروی خود جهت داشتن لحظات خوش و مثمر ثمر بودن آن، استفاده می کند ، مانند ، خیاطی ، آشپزی ، نقاشی ، نویسندگی ، ... او از اینکه کسانی را که دوست دارد ، آشنایان و حتی غریبه ها را در نتایج این هنرها سهیم کند ، واهمه ای ندارد.
7- هیچ وقت از کارهای سخت و طاقت فرسا خسته نشوید؛ یک زن واقعی با اتمام مهارتها و کارهای سنگین ، بر تنبلی خود غلبه کرده و در پایان انجام هر کار ، با تشویق خود و کمی آرامش ، دوباره راه خود را ادامه می دهد.
8-زیبا شوید ؛ به خودتان برسید .البته که همه زیبا نیستند ولی می توانند در هر چهره ای ، بهتر جلوه کنند. همواره تمیز باشید ، لباس مرتب و برازنده ای به تن کنید و از پوست ، چهره و اندام خود بخوبی مراقبت کنید تا همیشه بدرخشید ( البته نه اینکه این حالت بیش از حد معمول باشد ).
9- یک زن واقعی به جواهرات زیاد، مانیکور و ...احتیاجی ندارد، از دید او این کارها بی فایده و اتلاف وقت است. چرا که او یک پیاده روی با معشوقه خود در جنگل را لذت بخش ترین و پرمعناترین کار می داند.
10- حدود خود را رعایت کنید؛ یک زن واقعی همیشه می داند و قادر است تشخیص دهد که کی و کجا احساسات خود را به همسرش نشان دهد و در مقابل در موقعیت نامناسب ، احساسات خود را کنترل می کند و به نفسش اجازه نمی دهد کاری را که نمی خواهد انجام دهد .
11-قوی باشید. زمانی که مردی تصمیم به زندگی مشترک می گیرد، یکی از اهداف مهم وی ، پچه دار شدن است . آنها در ذهن خود همیشه بر این باورند که یک زنی که از نظر جسمی ضعیف است ، قادر نیست بچه دار شود ! آنها زنی می خواهند که بتوانند در پرورش  فرزندان همواره قوی و متکی به خود باشند.
12- اعتماد به نفس داشته باشید؛ خیلی آرایش نکنید ، به دنبال تأیید دیگران نباشید و خودتان را باور کنید. مردان همیشه به دنبال زنی هستند که خودش را قبول داشته باشد ، نه اینکه به دنبال تأیید دیگران باشد . زیباترین زنها با به زبان آوردن جملاتی مثل "به نظرت در این لباس خیلی چاق به نظر می رسم ؟!" باعث می شوند که خود به خود حس مرد نسبت به آنها کم و کمتر شود.
13- خودتان را بشناسید و ضعف هایتان را جبران کنید؛ بیشتر مردم ، چه مرد و چه زن، به دنبال این هستید که با یافتن فردی ممتاز و برتر می توانند ضعف های خود را اصلاح کنند . در حالی که این حقیقت ندارد ، شما همانی که بودید خواهید ماند . اگر بهترین ، زیباترین مرد هم نصیب شما شود ، باز هم شما خود شما هستید با همان خصوصیات و توانایی های گذشته ، اگر شما هنوز ، شخصیت و توانایی های خود را باور ندارید ، خیلی امیدوار نباشید ، چرا که شما زنی نخواهید بود که مردان به دنبال آن هستند.
14- مردها پروژه نیستند ! حقیقت این است که مردها تغییر ناپذیرند و دوست ندارند که شما بخواهید افکار ، اعمال ، رفتار آنها را جوری که دوست دارید تغییر دهید ، همان طور که اگر صادق باشیم ، می بینیم که خود ما نیز هیچ وقت دوست نداریم  در آن سن ، کسی بخواهد روی مغز ماکار کند و افکار و ... ما را تغییر دهد .
15-  اگر متوجه شدید که با شروع یک رابطه یا ادامه آن ، مجبورید در خیلی موارد تسلیم همسرتان شوید و یا همواره  مجبورید خودتان را بخاطر او تحت فشار بگذارید ، تجدید نظر کنید . هر کسی در مقایسه با دیگری تفاوتهایی در نحوه زندگی و رفتار دارند ، شاید سیگار بکشد یا ... . همیشه خودتان باشید و در این راه تظاهر نکنید . اگر خودتان را دوست داشته باشید ، می توانید دیگری را نیز دوست داشته باشید. در این صورت همیشه خوشحال و راضی هستید که این روحیه ی شما بر همسرتان نیز تأثیر بسزایی خواهد داشت، در واقع این جذاب ترین ظاهری است که می توانید برای او داشته باشید!!

"لطف کوچک یا بزرگ؟"

"لطف کوچک یا بزرگ؟"

یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های کلاس را دیدم. اسمش مارک بود و انگار همه‌ی کتاب هایش را با خود به خانه می برد.

با خودم گفتم: 'کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می بره. حتما ً این پسر خیلی بی حالی است!'

من برای آخر هفته ام برنامه‌ ریزی کرده بودم. (مسابقه‌ی فوتبال با بچه ها، مهمانی خانه‌ی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.‌

همین طور که می رفتم،‌ تعدادی از بچه ها رو دیدم که به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. کتاب هاش پخش شد و خودش هم روی خاک ها افتاد.

عینکش افتاد و من دیدم چند متر اون طرف تر، ‌روی چمن ها پرت شد. سرش را که بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بی اختیار قلبم به طرفش کشیده شد و به طرفش دویدم. در حالی که به دنبال عینکش می گشت، ‌یه قطره درشت اشک در چشمهاش دیدم.

همینطور که عینکش را به دستش می‌دادم، گفتم: 'این بچه ها یه مشت آشغالن!'

او به من نگاهی کرد و گفت: 'هی، متشکرم!' و لبخند بزرگی صورتش را پوشاند. از آن لبخندهایی که سرشار از سپاسگزاری قلبی بود.

من کمکش کردم که بلند شود و ازش پرسیدم کجا زندگی می کنه؟ معلوم شد که او هم نزدیک خانه‌ی ما زندگی می کند. ازش پرسیدم پس چطور من تو را ندیده بودم؟

او گفت که قبلا به یک مدرسه‌ی خصوصی می رفته و این برای من خیلی جالب بود. پیش از این با چنین کسی آشنا نشده بودم. ما تا خانه پیاده قدم زدیم و من بعضی از کتاب هایش را برایش آوردم.

او واقعا پسر جالبی از آب درآمد. من ازش پرسیدم آیا دوست دارد با من و دوستانم فوتبال بازی کند؟ و او جواب مثبت داد.

ما تمام آخر هفته را با هم گذراندیم و هر چه بیش تر مارک را می شناختم، بیش تر از او خوشم می‌آمد. دوستانم هم چنین احساسی داشتند.

صبح دوشنبه رسید و من دوباره مارک را با حجم انبوهی از کتاب ها دیدم. به او گفتم: 'پسر تو واقعا بعد از مدت کوتاهی عضلات قوی پیدا می کنی، ‌با این همه کتابی که با خودت این طرف و آن طرف می بری!' مارک خندید و نصف کتاب ها را در دستان من گذاشت.

در چهار سال بعد، من و مارک بهترین دوستان هم بودیم. وقتی به سال آخر دبیرستان رسیدیم، هر دو به فکر دانشکده افتادیم. مارک تصمیم داشت به جورج تاون برود و من به دوک. من می دانستم که همیشه دوستان خوبی باقی خواهیم ماند. مهم نیست کیلومترها فاصله بین ما باشد.

او تصمیم داشت دکتر شود و من قصد داشتم به دنبال خرید و فروش لوازم فوتبال بروم.

مارک کسی بود که قرار بود برای جشن فارغ التحصیلی صحبت کند. من خوشحال بودم که مجبور نیستم در آن روز روبروی همه صحبت کنم. من مارک را دیدم. او عالی به نظر می رسید و از جمله کسانی به شمار می آمد که توانسته اند خود را در دوران دبیرستان پیدا کنند.

حتی عینک زدنش هم به او می آمد. همه‌ی دخترها دوستش داشتند. پسر، گاهی من بهش حسودی می کردم!

امروز یکی از اون روزها بود. من می دیدم که برای سخنرانی اش کمی عصبی است. بنابراین دست محکمی به پشتش زدم و گفتم: 'هی مرد بزرگ! تو عالی خواهی بود!'

او با یکی از اون نگاه هایش به من نگاه کرد (همون نگاه سپاسگزار واقعی) و لبخند زد: 'مرسی'.

گلویش را صاف کرد و صحبتش را این طوری شروع کرد: 'فارغ التحصیلی زمان سپاس از کسانی است که به شما کمک کرده اند این سال های سخت را بگذرانید. والدین شما، معلمانتان، خواهر برادرهایتان شاید یک مربی ورزش، اما مهم تر از همه، دوستانتان. من اینجا هستم تا به همه ی شما بگویم دوست کسی بودن، بهترین هدیه ای است که شما می توانید به کسی بدهید. من می خواهم برای شما داستانی را تعریف کنم.'

من به دوستم با ناباوری نگاه می کردم، در حالی که او داستان اولین روز آشناییمان را تعریف می کرد. به آرامی گفت که در آن تعطیلات آخر هفته قصد داشته خودش را بکشد. او گفت که چگونه کمد مدرسه اش را خالی کرده تا مادرش بعدا ً وسایل او را به خانه نیاورد.

مارک نگاه سختی به من کرد و لبخند کوچکی بر لبانش ظاهر شد.

او ادامه داد: 'خوشبختانه، من نجات پیدا کردم. دوستم مرا از انجام این کار غیر قابل بحث، باز داشت.'

من به همهمه‌ ای که در بین جمعیت پراکنده شد گوش می دادم، در حالی که این پسر خوش قیافه و مشهور مدرسه به ما درباره‌ی سست ترین لحظه های زندگیش توضیح می داد. پدر و مادرش را دیدم که به من نگاه می کردند و لبخند می زدند. همان لبخند پر از سپاس. من تا آن لحظه عمق این لبخند را درک نکرده بودم.

هرگز تاثیر رفتارهای خود را دست کم نگیرید. با یک رفتار کوچک، شما می توانید زندگی یک نفر را دگرگون نمایید: برای بهتر شدن یا بدتر شدن. خداوند ما را در مسیر زندگی یکدیگر قرار می دهد تا به شکل های گوناگون بر هم اثر بگذاریم. دنبال خدا، در وجود دیگران بگردیم.

'دوستان،‌ فرشته هایی هستند که شما را بر روی پاهایتان بلند می کنند، زمانی که بال های شما به سختی به یاد می‌آورند چگونه پرواز کنند.'

هیچ آغاز و پایانی وجود ندارد. دیروز،‌ به تاریخ پیوسته، فردا، رازی است ناگشوده، اما امروز یک هدیه است.

"مکالمات جالب"

"مکالمات جالب"

مطالبی که می خونید مکالمات تلفنی واقعی ضبط شده در مراکز خدمات مشاوره مایکروسافت در انگلستان هست.
- مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟
مشتری : یک کامپیوتر سفید...

 -مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم.
مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟
مشتری : آره، ولی اون واقعا ًگیر کرده.
مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم...
مشتری : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درایو ... هنوز روی میزمه ... ببخشید ...

 -مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن.
مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟

- مرکز : روزخوش، چه کمکی از من برمیاد؟
مشتری : سلام .... من نمی تونم پرینت کنم.
مرکز : میشه لطفاً روی Start کلیک کنید و ...
مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی!

 -مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه...

 -مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم...
مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟
مشتری : نه.

 -مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟
مشتری : یه خرس Teddy که دوست پسرم از سوپرمارکت برام خریده.

 -مرکز : و الآن F8 رو بزنین.
مشتری : کار نمی کنه.
مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟
مشتری : من کلید F رو 8 بار فشاردادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمیفته...

- مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی کنه.
مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟
مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم.
 

 -مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید.
مشتری : باشه.
مرکز : کیبورد با شما اومد؟
مشتری : بله
مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اون جا نیست؟
مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه ... اون یکی کار می کنه!

 -مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک A مثل Apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست.
مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟

 -یک مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه...
مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟
مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد.
مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟
مشتری : پنج تا ستاره.

 -مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟
مشتری : Netscape
مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست.
مشتری : اوه، ببخشید... Internet Explorer

 -مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم. یکی از دوستام یک Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه!

شفا از راه دور

شفا از راه دور

پدیده شفا، هم بصورت حضوری (حضور فیزیکی) و هم بصورت غیر حضوری یا غیابی امکان پذیراست. شفای غیر حضوری از طریق ارسال امواج شفابخش از فاصله ی دور میسر است و اشکال گوناگونی داردو از طریق عکس شفاجو، از راه تلفن و یا حضور در خواب شفاجو و... تحقق می یابد.

اصولاً بسیاری از مردم باور ندارند که می توان انرژی را از مسافت دور به دیگران منتقل کرد. در عصر امروز نباید این امکان ما را متعجب و متحیر سازد. مثلا از طریق رادیو و تلویزیون می فهمیم که می توان امواج را توسط گیرنده های مناسب شنید و یا مشاهده کرد. همه ی ما با انتقال موج بدون سیم نیز آشنا هستیم. همچنین اغلب افراد با تله پاتی آشنا هستند. معمولا ما به چیزی فکر میکنیم و بعد دیگری آن را بیان می آند. گاهی نیز احساس مینماییم فردی را دوست داریم، به شدت به ما فکر می کند یا از چیزی آگاه  میشویم که برای یکی از بستگان اتفاق می افتد. اگر این اتفاقات با فکر روی دهد، چرا با انرژی شفابخش روی ندهد؟

مکانیسم درمان از راه دور بسیار شبیه به مکانیسم تلفن است. در سیستم تلفن، به دلیل اینکه خط تلفن شما به خط تلفن شخص دیگری متصل است، می توانید با او تماس برقرار آنید، درمانگر و بیمار نیز با یکدیگر اتصالی درونی دارند، به دلیل اینکه کالبدهای انرژی و تاثیر آنهابخش هایی از بدن اثیری زمین هستند، بنابراین درمانگر م یتواند به دلیل آنکه بد نهای انرژیکی آنها اتصال درونی با هم دارند، بیمار را ازفاصله ی دور شفا دهد. انرژی جایی می رود که فکر یا توجه شما تمرکز یافته است. وقتی که شما به کسی فکر می کنید انرژی به سوی اوارسال می دارید، البته کافی نیست که فقط در فکرمان برای کسی انرژی بفرستیم در واقع باید شیوه ای را به کارگیریم که کامل عمل کند و افکارما را به گیرنده ی مورد نظر منتقل نماید. این به مانند تلفن زدن است، زمانی که شماره صحیح گرفته شودتلفن درسوی دیگرزنگ خواهدزد.                      

 درشیوه درمان از راه دور، برای رسیدن به فواصل دورتر نیازی به زمان نیست و فضای فیزیکی نیز مشکلی ایجاد نمی آند و انرژی ارسال شده را تضعیف نمی نماید. در این شیوه از درمان می توان از نمادی (سمبل)که به عنوان پل عمل مینماید، استفاده نمود. این پل قادر است .درمانگر را به فردی که برایش انرژی می فرستد، متصل کند. زمانی که درمانگر نتواند کنار فرد نیازمند به کمک حضور داشته باشد می تواندازدرمان غیابی کمک بگیرد. همچنین هنگامی که از طریق تلفن یا نامه از درمانگر خواشته شود تا فردی را درمان کند می تواند این شیوه رابه کار برد. برای درمان غیابی دانستن نام بیمار لازم است. اگر بیمار را ندیده و یا نمی شناسید، عکس مشخصی از او ضروریست. یک درمانگر ماهر می تواند با شنیدن صدای بیمار از راه تلفن یا روی نوار ضبط صوت، یا دیدن تصویر بیمار حتی با دانستن نام کامل بیمار،بیماری را تشخیص و آن را درمان کند. البته در موارد اضطراری تجربه شده که تنها با در دست داشتن توصیفی کلی از بیمار درمان باموفقیت به انجام رسیده است.             

نتیجه درمان از راه دور مانند درمان حضوری است و در هر دو حالت انرژی وارده یکسان  میباشد، تنها فرق آن این است که در درمان ازراه دور، توانایی روحی درمانگر باید پیشرفت پیدا کند و در این کار تجربه ی کافی کسب نماید. برخی از درمانگران  میتوانند هنگام درمان از راه دور، جریان انرژی را در نقاط گوناگون بدن بیمار احساس کنند و در همان زمان حس واضحی از مشکلات بیمار یا چگونگی درمان آن را بیابند. در واقع این درمانگ رها قادرند که بدون لمس کردن هاله  بیمار، فقط با تمرکز و فکر کردن به بیمار، به بررسی هاله او و نقاط ضعف آن  بپردازند.

قاعدتاُیکی از مزایای درمان غیابی این میباشد که به مکان خاص نیاز ندارد و فقط محلی راحت برای نشستن کافی است. بعضی ازدرمانگر ها برای درمان غیر حضوری ساعات مناسبی را انتخاب میکنند و عقیده دارند که در چنین ساعاتی انرژی بهتر و سیال تر به بدن بیمار می رسد. هنگام انتقال انرژی آرامش و سکوت برای هر دو طرف مهم هست و بهتر است در زمان تنظیم شده گیرنده ی انرژی فعالیت نکند و بنشیند یا ترجیحاً دراز بکشد. هنگامی که دو نفر یا بیشتر، از راه دور انرژی می فرستند بهتر است بیمار دراز بکشد، چون تاثیر آن قوی تر است. از سوی دیگر، این درمان به اندازه ی روش حضوری وقت نمی گیرد. برخی از درمانگران میتوانند گروه بزرگی را هم زمان بااین شیوه درمان کنند و بعضی دیگر نیروی خود را به یکی از نزدیکان بیمار مثلا دختری که مراقبت پدر و مادر را به عهده دارد یا یکی ازشاگردان خود منتقل مینمایند، آنگاه آن شخص می تواند به نیابت از جانب شفاگر برای بیمار عمل درمانگری را انجام دهد. در واقع درمانگرمی تواند به دیگران اجازه دهد که از ذخیره ی انرژی او استفاده کنند.

بطور کلی شیوه درمان غیر حضوری و فرستادن انرژی از راه دور در برخی از سیستم های درمانی از طریق نماد یا پل، تجسم و تصویرذهنی، تجسم رنگ های مشخص، عبارات تاکیدی، و در شفای الهی از طریق کلام مقتدر، دعا، اسماء اعظم و نام سری خداوند صورت می گیرد.به تصویر بیمار میتوان بصورت ذهنی انرژی فرستاد و همچنین میتوان با گذاشتن دست ها بر روی عکس انرژی را منتقل نمود.

بیوگرافی celina jaitley سلینا جیتلی

بیوگرافی celina jaitley سلینا جیتلی

سلینا جیتلی دختری دو رگه
نام کامل: celina jaitley
نام مستعار: chinky
سن: ??
قد: ? فوت و ? اینچ
وزن: ?? کیلو گرم
رنگ چشم: خاکستری
حرفه: مدل و بازیگر
علایق: موج سواری و مطالعه و گرافیک و گوش کردن به موزیک
سلینا دختر یک پدر پنجابی است که یکی از افسران ارتش هندوستان یود.مادر وی نیز یک زن افغانی است که فرزند یک روانشناس می باشد. سلینا در سال ???? متولد شد.محل تحصیل او نیز تقریباْ در کشورهای بوده که پدرش در آن کشورها خدمت می کرده است. بنا به گفته خودش او ?? تا مدرسه عوض کرده تا اینکه موفق شده مقطع تحصیلی خود را به پایان برساند. اما خانواده او هم اینک در بنگال مسقر شده اند. سلینا همچون پدر به ارتش بسیار علاقمند بود ولی سرنوشت طوری دیگر رقم خورد . او در رشته بازرگانی مشغول به تحصیل شد.بعد از اتمام تحصیلات وی در همین زمینه مشغول به کار شد. سلینا سپس تصمیم گرفت که در مسابقات محلی شرکت کند و به طور غیر منتظره ای موفق شد عنوان زیبایی را در این مسابقات بدست آورد
به دنبال این موفقیت سلینا عکس خود را برای شرکت در مسابقات میس ایندیا ارسال کرد و تنها یک روز مانده به شروع مسابقات از وی دعوت به عمل آمد. سلینا در این مسابقه بسیار مطلوب ظاهر شد تا جایی که همگان شاهد بودند که تاج زیبای هند بر سر سلینا قرار گرفت و او در سال ???? به عنوان میس ایندیا شناخته شد. همین پیروزی مقدمه حضور او را برای شرکت در مسابقه زیبایی جهان فراهم آورد. این مسابقه در پورتو ریکو انجام شد و سلینا از بین ?? نفر شرکت کننده توانست عنوان چهارمی جهان را به دست آورد. آوازه سلینا او را وارد سینمای هند نمود و فیروز خان اولین کارگردانی بود که به سلینا پیشنهاد بازیگری داد. او در یک تریلری تحت نام Jansheen مقابل فردین خان بازی کرد. هر چند که نقش او چندان قوی و جدی نبود اما حضور وی در این تریلر باعث شد که سانیل شتی از او برای بازی در فیلم khel دعوت نماید. سلینا در این فیلم مقابل بازیگران بزرگی همچون سانی دئول و سانیل شتی قرار گرفت
با این که فیلم khel چندان موفق نبود اما به خوبی توانست سلینا را به صنعت بالیوود معرفی کند و هم اکنون موفقیت سلینا تا جایی رسیده که مقابل بازیگر محبوبی چون سلمان خان نیز قرار می گیرد.

اثبات انرژی درمانی درعلم متافیزیک

اثبات انرژی درمانی درعلم متافیزیک

مهمترین دیدگاه  برای فرمول بندی کردن نحوة عملکرد،حس ترکیبی انرژی متافیزیکی و مشابه درمانی  حاصله از(میدانهای الکترومغناطیسی) در موجودات زنده است. البته از آنجایکه انتشار جریانهای الکتریکی در بدن انسان به یک حقیقت علمی تبدیل شده . این جریانها که در مسیر سیستم عصبی حرکت می کنند ، یکی از راههای خود تنظیمی بدن برای رسیدن به تعادل و هماهنگی لازم محسوب می شوند . به عبارت دیگر پیامهای عصبی که از مغز منشاء می گیرند ، از طریق سیستم عصبی که با تمامی بافتهای بدن در ارتباط می باشد به کلیة اعضا و اندامها رسیده و موحب تنظیم فعالیتهای بدن می شوند . از سوی دیگر الکتریسیتة قلب نیز توسط پلاسمای خون و از راه عروق و مویرگهای خونی به سایر قسمتهای بدن منتشر می گردد  این جریانها نه تنها در داخل سلولها بلکه در اطراف همة سلولهای بدن انتشارمی یابند به همین ترتیب ، کریستالهای مایع درون سلولهای بدن انسان نیز به طور مداوم در حال تولید جریانهای الکتریکی همگرایی می باشند که همانند لیزر ، فرکانسهای حاصله از آنها در محدودة مشخصی قرار دارد . این ارتعاشات لیزر مانند قادرند علاوه بر حرکت در درون بدن ، به محیط اطراف نیز منتشر میشونداز آنجایکه سلولهای مغزی توسط امواج مغزی کنترل می شود با تأثیر بر جریانهای الکتریکی ، مستقیماً‌ در فرایند شفابخشی دخالت دارد . هرگاه یکی از قسمتهای بدن دچار آسیب می گردد ، سیستم پری نوریال در آن موضع خاص ، نوعی پتانسیل الکتریکی به وجود می آورد که اولاً بدن را نسبت به آسیب وارده آگاه می سازد و ثانیاً‌ سلولهای بازسازی کننده نظیر گلبولهای سفید خون ، فیبرو بلاستها را به محل مورد نظر جذب می نماید و در نهایت همگام با ترمیم یافتن ضایعه ، پتانسیل الکتریکی موضع نیز تغییر می یابد هنگامی که جریان الکتریکی از داخل یک جسم هادی الکتریسیته عبور می کند ، یک میدان مغناطیسی در اطراف آن جسم تشکیل می گردد . به همین نحو ،‌ جریانهای الکتریکی که در درون بدن انسان در حرکت می باشند مغز و کلیة ارگانهای بدن نیز دارای میدانهای بیومغناطیسی مخصوص به خود هستند که آنها را احاطه نموده و با یکدیگردر تعامل می باشند . اما در شرایط بیماری ، این فرکانس دچار تغییرمی شود . مجموعة تمامی میدانهای بیومغناطیسی بدن ، تشکیل یک میدان بیومغناطیسی تجمع یافتة بزرگ را می دهد که بدن انسان را احاطه می نماید و انسان با میدانهای مشابه در اطراف او نظیر میدانهای بیومغناطیسی سایر انسانها در تعامل " متقابل "است  میدان بیومغناطیسی یک فرد هم قادر است از طریق فرایند القاء ،‌ تأثیراتی را بر روی میدان مغناطیسی فرد دیگرچه از نظرذهنی_روانی و چه از لحاظ جسمی ، بگذارد . آگاهی از این اصل وجود یک انسان به محدودة پوست او ختم نمی شود بلکه به فضای اطراف او نیز گسترش می یابد . تا بحال همه ما هنگامی که حضور فرد دیگری را بدون دیدن او در نزدیکی خودمان احساس کرده ایم ،‌ بر این واقعیت صحه گذاشته ایم ، اما امروزه این مقوله به عنوان یک اصل علمی پذیرفته و ثابت شده است . دستها نیز توسط میدان مغناطیسی مخصوص به خود احاطه می شوند . بررسی میدان مغناطیسی حاصل از دستان یک فرد شفاگر در حین انجام درمان نشان می دهد که این میدان به وضوح قوی تر از میدان مغناطیسی دستان افراد معمولی است  . پاره ای از شواهد حاکی از این است که سایر فرمهای انرژی به غیر از نوع بیومغناطیسی‌ نظیر امواج مادون قرمز ،‌ مایکروویو و بعضی دیگر از پرتابهای فوتونی ‌نیز از دستها خارج شده ، تأثیرات درمانی خود را در سیستمهای بیولوژیک بدن به دنبال دارد. این دستاورد با تئوری متافیزیکی(و کل نگر) رایج مبنی بر اینکه بیماری ابتدا در هالة انرژی یا میدان بیو مغناطیسی انسان ایجاد شده و سپس در جسم فیزیکی بروز می کند ، کاملاً هماهنگ و مطابق است . هنگامی که شفاگر، دستان خود را به منظور درمان در مجاورت یک عضو غیر سالم قرار داده ،‌ شروع به شفابخشی می کند ، میدانِ مغناطیسی خارج شده از دستان او که به مراتب قویتر از میدانِ مغناطیسی حاصل از عضو بیمار می باشد ، با دربرداشتن فرکانسهای طبیعی و سلامت بخش مورد نیاز آن عضو، تأثیر درمانی خود را آغاز می کند و نهایتاً‌ با مکانیسمِ القایی ، فرکانسِ طبیعی را به عضو بیمار بازمی گرداند . این تنظیمِ فرکانس ، به نوبة خود بر جریانهای الکتریکی سلولها و سیستمِ عصبی عضوِ مربوطه و همینطور فعالیتِ بیولوژیک آن عضو تأثیر می گذارد و به این ترتیب ، درمان صورت می گیرد  سرچشمة آگاهی در واقع همان منشاء اَبَر هوشیارِ درونِ وجود ماست . همة ما انسانها پتانسیلهای نهفته ای داریم که در اکثریت افراد غیر فعال است و نیاز به بیدار شدن دارد می توان در موارد بیماریهای سخت و پیچیده ، با سرعت بیشتری به درمان بیماری پرداخت . در این صورت شفابخشی ، شامل ترکیبی از عشق ، همدردی و محبت خواهد بود که عضو آسیب دیده را هر چه بیشتر برای ترک الگوهای قدیمی و بازگشت به سلامتی تشویق می کند  وقتی به تدریج آگاهی خود را افزایش داده و عمیقتر از پیش به شفابخشی خود می پردازیم ، پتانسیلی که در درونمان به عنوان یک شفاگر وجود داشته ،‌ هر چه بیشتر بیدار می شود تا جایی که ما را قادر می سازد با ابعادی متعالی تر از ذهن اَبَرهوشیارمان ارتباط برقرار نموده ، مهارتهای والاتری را کسب نماییم البته هنوز یک جنبه از شفا بخشی و کار فراطبیعی (معنوی) به صورت رازی بزرگ باقی مانده است بافتهای زندة بدن که متشکل از ملکولها و اتم ها هستند ،‌ مستقیماً‌ در اتصال و تأثیرپذیری از تمامی نیروهای موجود در طبیعت می باشند . همگام با تکامل موجودات زند ه ، نیروهای مختلف ، اعم از نیروهای شناخته شده و نیروهای مرموز و ناشناخته برا ی عملکرد بدن با یکدیگر ترکیب شده اند و طبیعتاً‌ برای درک عمیق ترین و مرموز ترین نیروهای کیهانی به ما عطا خواهد شد . این شانس برای ما وجود دارد که همگام با پیشرفت تحقیقات علم بشری در مورد شفاگری و عوالم روحی ،‌ کشفیات حیرت آوری به وقوع بپیوندد که با گسترش آگاهی ذهن ما انسانها ،‌ تحولی متعالی را برای ادامة حیات بر روی کرة زمین برایمان به ارمغان آورد.

"همسر"

"همسر"

A man with a gun goes into a bank and demands their money.
مردی با اسلحه وارد یک بانک شد و تقاضای پول کرد.
Once he is given the money, he turns to a customer and asks, 'Did you see me rob this bank?'
وقتی پول ها را دریافت کرد رو به یکی از مشتریان بانک کرد و پرسید : آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟
The man replied, 'Yes sir, I did.'
مرد پاسخ داد : بله قربان من دیدم.
The robber then shot him in the temple , killing him instantly.
.سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقه مرد گرفت و او را در جا کشت
He then turned to a couple standing next to him and asked the man, 'Did you see me rob this bank?'
او مجددا رو به زوجی کرد که نزدیک او ایستاده بودند و از آن ها پرسید آیا شما دیدید که من از این بانک دزدی کنم؟
The man replied, 'No sir, I didn't, but my wife did!'
مرد پاسخ داد : نه قربان. من ندیدم اما همسرم دید.

Moral - When Opportunity knocks.... MAKE USE OF IT!
نکته اخلاقی: وقتی شانس در خونه شما را میزند. از آن استفاده کنید!

عکس های Aarti chhabria آرتی چابریا

عکس های Aarti chhabria آرتی چابریا

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/1220343039.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/1220401551.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/1220333975.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chabria-1.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chabria-Wallpaper-007.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chabria-Wallpaper-010.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chabria-Wallpaper-014.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chhabria-1.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chhabria-14.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti_chhabria_03.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti_chhabria_04.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti_chhabria_06.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti_chhabria_11.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chabria-13.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/AartiChhabria_1_1024x768.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chhabria-038-01.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chhabria-042-01.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chhabria-053-01.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chhabria-064-01.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chhabria-27a.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/untitled2.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/untitled.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti-chhabria05.JPG

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/aarti4.jpg

http://www.photofa.ir/photofa/bazigaran%20bollywood/Aarti-Chhabria/1/Aarti-Chhabria-15.jpg