گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

عاشقانه ترین دعایى که به آسمان رفت

عاشقانه ترین دعایى که به آسمان رفت

یک روز کاملاً معمولى تحصیلى بود. به طرح درسم نگاه کردم و دیدم کاملاً براى تدریس آماده ام. اولین کارى که باید مى کردم این بود که مشق هاى بچه ها را کنترل کنم و ببینم تکالیفشان را کامل انجام داده اند یا نه.

هنگامى که نزدیک تروى رسیدم، او با سر خمیده، دفتر مشقش را جلوى من گذاشت و دیدم که تکالیفش را انجام نداده است. او سعى کرد خودش را پشت سر بغل دستیش پنهان کند که من او را نبینم. طبیعى است که من به تکالیف او نگاهى انداختم و گفتم: "تروى! این کامل نیست."

او با نگاهى پر از التماس که در عمرم در چهره کودکى ندیده بودم، نگاهم کرد و گفت: "دیشب نتونستم تمومش کنم، واسه این که مامانم داره مى میره."

هق هق گریه ی او ناگهان سکوت کلاس را شکست و همه شاگردان سرجایشان یخ زدند. چقدر خوب بود که او کنار من نشسته بود. سرش را روى سینه ام گذاشتم و دستم را دور بدنش محکم حلقه کردم و او را در آغوش گرفتم. هیچ یک از بچه ها تردید نداشت که "تروى" بشدت آزرده شده است، آن قدر شدید که مى ترسیدم قلب کوچکش بشکند. صداى هق هق او در کلاس مى پیچید و بچه ها با چشم هاى پر از اشک و ساکت و صامت نشسته بودند و او را تماشا مى کردند.

سکوت سرد صبحگاهى کلاس را فقط هق هق گریه هاى تروى بود که مى شکست. من بدن کوچک تروى را به خود فشردم و یکى از بچه ها دوید تا جعبه دستمال کاغذى را بیاورد. احساس مى کردم بلوزم با اشک هاى گرانبهاى او خیس شده است. درمانده شده بودم و دانه هاى اشکم روى موهاى او مى ریخت.

سؤالى روبرویم قرار داشت: "براى بچه اى که دارد مادرش را از دست مى دهد چه مى توانم بکنم؟"

تنها فکرى که به ذهنم رسید، این بود: "دوستش داشته باش ... به او نشان بده که برایت مهم است ... با او گریه کن." انگار ته زندگى کودکانه او داشت بالا مى آمد و من کار زیادى نمى توانستم برایش بکنم. اشک هایم را قورت دادم و به بچه هاى کلاس گفتم: "بیایید براى تروى و مادرش دعا کنیم." دعایى از این پرشورتر و عاشقانه تر تا به حال به سوى آسمان ها نرفته بود.

پس از چند دقیقه، تروى نگاهم کرد و گفت: "انگار حالم خوبه." او حسابى گریه کرده و دل خود را از زیر بار غم و اندوه رها کرده بود. آن روز بعدازظهر مادر تروى مرد.

هنگامى که براى تشییع جنازه او رفتم، تروى پیش دوید و به من خیر مقدم گفت. انگار مطمئن بود که مى روم و منتظرم مانده بود. او خودش را در آغوش من انداخت و کمى آرام گرفت. انگار توانایى و شجاعت پیدا کرده بود و مرا به طرف تابوت راهنمایى کرد. در آنجا مى توانست به چهره مادرش نگاه کند و با چهره ی مرگ که انگار هرگز نمى توانست اسرار آن را بفهمد روبرو شود.

شب هنگامى که مى خواستم بخوابم از خداوند تشکر کردم از اینکه به من این حس زیبا را داد، تا توان آن را داشته که طرح درسم را کنار بگذارم و دل شکسته یک کودک را با دل خود حمایت کنم ...

شرط عشق

شرط عشق

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.

نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.

بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید.

موعد عروسی فرا رسید.

زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهرهم که کور شده بود.

همه مردم می گفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

20سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت،

مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود..

همه تعجب کردند.

مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم."

تنهایی باوفا!

تنهایی باوفا!

جای تو در قلبم نیست ، در زندان غمها نمان که اینجا جای ماندن نیست!

ارزش تو بالاتر از قلب شکسته ی من است ، برو که قلب من سرپناه خوبی

برای تو نیست!

دیگر کار من از عاشق شدن گذشته است ، دیگر کسی به من نگاه نمیکند،

در خزان سرد زندگی ام کسی به انتظارم نمی نشیند!

برو که ماندنت یعنی حسرت ، حسرتی برای روزهای خوشبختی !

در قلب من نمان که اینجا کویری بیش نیست ، اینجا نمان که  غمها از قلبم رفتنی نیست.

دلسوز من نباش که دلم مدتهاست سوخته است ، با چشمهای گریان

به من نگاه نینداز که چشمهای من به سوی تاریکی خیره است!

درد های من یکی دو تا نیست ، قلب من خدا را دارد ، تنها نیست!

به قلب من نیا که پرنده در قفس آواز غمگینی میخواند، زندان قلبم تاریک است،

پنجره در دل دیوار شعر آزادی میخواند!

با تنهایی وفادارم ، به تنهایی خیانت نمیکنم ، می مانم با تنهایی زیرا میدانم  که

همیشه با من وفادار خواهد ماند!

http://www.gigaimage.com/images/vn64q73ixcu6v1hbkq7k.gif

تست چقدر عاشق هستید ؟

تست چقدر عاشق هستید ؟

یا چقدر عاشق همسر، یا دوستتون هستید ؟

با این تست میتونید به عمق عشقی که نسبت به همسر یا دوستتون دارید پی ببرید

پس سوالات زیر رو به دقت بخونید و جواب بدید ...

برای پاسخ دادن به هر کدام از 30 سوال زیر یکی از جوابهای زیر رو انتخاب کنید و امتیازات اون رو یادداشت کنید :

به هیچ وجه = 1 امتیاز

تقریبا = 2 امتیاز

خیلی زیاد = 3 امتیاز

1- من حامی رفاه و سلامتی او هستم.

2- من با او رابطه ی پرشور و حرارتی دارم.

3- میتونم در مواقع نیاز روی کمکش حساب کنم.

4- همسرم (دوستم) میتونه در مواقع نیاز روی کمکم حساب کنه.

5- مایلم اموال و دارایی هایم رو با او شریک بشم.

6- از لحاظ عاطفی حمایتم میکنه.

7- من هم از لحاظ عاطفی حمایتش میکنم.

۸ـ ارتباط خوبی با هم داریم.

۹ـ من براش ارزش زیادی قائلم.

۱۰ـ من به او احساس نزدیکی و صمیمیت میکنم.

۱۱ـ رابطه مون خوب و راحته.

۱۲ـ احساس میکنم واقعا اونو درک میکنم.

۱۳ـ او هم واقعا منو درک میکنه.

۱۴ـ واقعا بهش اعتماد دارم.

۱۵ـ مسائل شخصی خودمو با او در میون میذارم.

۱۶ـ فقط با دیدن او هیجان زده میشم.

۱۷ـ طی روز مدام به او فکر میکنم.

۱۸ـ رابطه مون خیلی رمانتیکه.

۱۹ـ اونو خیلی جذاب میبینم.

۲۰ـ اونو بسیار آرمانی میبینم.

۲۱ـ نمیتونم تصور کنم که شخص دیگه ای بجز او منو اینقدر خوشحال کنه.

۲۲ـ ترجیح میدم تمام زندگیم رو در کنار او باشم.

۲۳ـ هیچ چیز دیگه مهمتر از رابطه ی من با او نیست.

۲۴ـ گفتگوی خودمونی با او رو به طور خاصی دوست دارم.

۲۵ـ در رابطه ی ما یک چیز جادویی وجود داره.

۲۶ـ من عاشق او هستم.

۲۷ـ نمیتونم زندگی رو بدون او تصور کنم.

۲۸ـ رابطه مون خیلی احساسیه.

۲۹ـ وقتی فیلم رمانتیک میبینم به همسرم فکر میکنم.

۳۰ـ درباره او رویاپردازی میکنم.

خوب، حالا سوالات ۱۵ـ۱ رو جداگانه جمع بزنید و برای سوالات ۳۰ـ۱۶ هم جداگانه عمل جمع رو انجام بدید.

نتیجه گیری :

۱۵ سوال اول مربوط به صمیمیته. هر چه امتیاز شما به عدد ۴۵ نزدیکتر باشه صمیمیت شما با همسر یا دوستتون هم بیشتره و بالعکس.

۱۵ سوال دوم مربوط به شور و حرارت شماست. هر چه امتیازتون به ۴۵ نزدیکتر باشه یعنی شور و حرارت زیادی بین شما وجود داره و بالعکس.

سکوت کن!

سکوت کن!   

http://www.gigaimage.com/images/rx5ym2wk6mwf4m22sbw.gif

http://www.gigaimage.com/images/xpymjoj99tay2v8oxda6.gif

سکوت کن ، حرفی از عشق نزن!

تو که خودت میدانی من چقدر دوستت دارم ، پس با حرفهایت کنایه نزن!

تو که ادعا میکنی عاشقی ، پس چرا در لب پرتگاه تنهایی دستهای مرا نمیگیری؟

تو ادعا میکنی بدون من میمیری ، پس چرا اینک که با منی در جستجوی 

دوای درد من نیستی؟

چرا من تو را دارم ولی تنهایم ؟ چرا از عشق مینویسم ولی به آن نمیرسم!

سکوت کن حرفی از عشق نزن!

دیگر حس این را ندارم که عشق را به تو ابراز کنم ، در اوج تنهایی به یادت باشم 

ولی در خاطر تو فراموش شده باشم!

به عشق نیازی ندارم ، من مهر و محبت تو را میخواهم ،

در لا به لای کتاب های عاشقانه به دنبال کلمات زیبا نگرد، 

که من وجود تو را میخواهم!سکوت کن ، حرفی از با هم بودن نزن!

دردت را بگو ، من که بهانه ای ندارم ، مدتهاست تو را دارم ولی به درد تنهایی دچارم،  

یار وفاداری ندارم!

دیگر از وفاداری نگو که وفا نیز خود ، بی وفا شد!

سکوت کن که سکوت تو آرامش من در این لحظه هاست، 

برو که رفتنت تنها آرزوی من از خداست!

خلوت عشق

خلوت عشق

در خلوتی عاشقانه با قلبم ، در همنشینی با عشق به تو می اندیشم

ای بالاتر از عشق!

لحظه ای را از روزگار خواسته ام تا با قلبم تنها باشم ، و در خلوت عشق

با تو به رویاها روم!

حتی لحظه ای که در کنارم نیستی ، در این خلوت عاشقانه در خاطر من هستی!

همه ی ثانیه های زندگی ام یاد تو در قلبم  است و عشق تو سرچشمه ی

گرمای وجودم!

چشمانم را میبندم حس میکنم در کنارمی ، و در انتظار نوازش های تو مینشینم!

تو را در آسمانها میبینم ، مثل یک ستاره میدرخشی و من تو را از

پرده ی سیاه آسمان میچینم!

تو مال من میشوی و قلبم با حضور تو درخشان و آسمان بی تو تیره و تار!

صدای سکوت در این خلوت عاشقانه با حضور عشق چه زیبا شده، عشق من ،

یاد تو  در قلبم  تبدیل به انتظار و بی قراری شده!

انتظار برای حضور تو در خانه ی عشق و گویا باز یک شب پر از آرامش!

شبی پر از آرامش با نوازش های عشق ، لبهایم تشنه نیست تو تنها سخن بگو

از عشق!

حالا که در کنارم نیستی و در قلبم نشستی ، پنجره ی قلبم را رو به دشت

عاشقان باز میکنم و با تو فریاد میزنم ، فریاد عشق،  و باز مینشینم

به انتظارت در خلوت عشق!

http://www.gigaimage.com/images/0a8v9meg9jrtohzxneb.gif

متهم ، ولی بی گناه

متهم ، ولی بی گناه

حالا که به خاطر تو بر روی دلم پا گذاشتم چند لحظه نیز به من نگاه بینداز!

حالا که به خاطر تو از صبح تا شب گریه میکنم ، یک لحظه نیز به حرف دلم گوش کن!

چرا به بیراهه میروی ، دیگر بهانه هایت برایم تکراری شده ،

بی وفایی کار همیشگی ات شده!

نمیخواهم اینبار نیز من مجرم این قصه ی تلخ باشم،

نمیخواهم اینبار هم من متهم ردیف اول باشم!

من که گناهی نکردم ای خدا ، چرا اینگونه باید در عذاب لحظه های عاشقی باشم!

نه اینبار عاشق شدنم گناه نبود ، این احساس پاک قلب بیچاره ی من بود ،

که تو باور نکردی و قلبم را زیر پاهایت له کردی!

تو باور نکن اما من به اندازه ی تمام بی محبتی هایی که به من کردی دوستت دارم!

تو مرا از خانه قلبت بیرون بینداز ، من در خانه ی قلبت مینشینم ،

تو به من محبت نرسان ، من در همانجا میمیرم!

به خاطر تو غرورم را شکستم ، حرف دلم را باور نکردم و باز به انتظارت نشستم

لحظه ای برگرد و ببین که من با التماس در خاکت نیز سجده کردم!

با وجود تمام بی محبتی هایت ،حالا که به خاطر تو همه ی زندگی ام را

فدایت کردم ،راضی نیستم که تو حتی یک تار مویت را فدای عشق بی پایانم کنی !

تو مرا از خانه قلبت بیرون بینداز ، من در خانه ی قلبت مینشینم ،

تو به من محبت نرسان ، من در همانجا میمیرم!

http://www.snippeline.com/OVERSATTE%20TUTER/PSP%20GIRL/RED%20LOVE/Red%20Love.jpg

10 روش برای رضایت از زندگی

10 روش برای رضایت از زندگی

در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟

پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابت‌شده برای افزایش رضایت عبارتند از:

1 – لحظات روزانه زندگی را درک کنید

هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند.

2 – از مقایسه بپرهیزید

چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.

3 – بیش از اندازه به پول توجه نکنید

کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.

4 – اهداف معنادار داشته باشید

کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.

5 – در کار ابتکار به خرج دهید

میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.

6 – دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید

افراد راضی معمولاً‌ خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.

7 – لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید

به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.

8 - طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید

کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.

9 – از خانه بیرون بروید و ورزش کنید

تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.

10 – بخشش را فراموش نکنید

نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند

عشق نیرو می‌دهد،

عشق نیرو می‌دهد،

 عشق زندگی می‌دهد، عشق شهامت و قدرت می‌بخشد. عشق بزرگ‌ترین ودیعه‌ای است که خداوند بزرگ در نهاد بشر به امانت گذاشته است. اگر عشق نبود زندگی هم نبود. کسی که عاشق می‌شود باید خود را برای پرداخت بهای آن عشق آماده سازد که عشق همان‌طور که لذّت و شادکامی در پی دارد، غم و سردرگمی هم به دنبال خواهد داشت. امّا غم عشق چه غم شیرینی است و چه گوارا به ‌کام دل عاشق می‌ریزد حتی اگر دل عاشق را بشکند. زیرا هر چیز شکسته‌اش بی‌خریدار است، مگر دل که شکسته‌اش قیمتی‌تر است و خدایش دوست‌تر دارد.

با خواندن 20 مورد زیر، و موارد دیگر که خودتان اضافه می کنید، خواهید توانست به‌ راه‌هایی دست بیابید که هر چند برخی بسیار ساده و شاید بی اهمیت به ‌نظر می‌رسند، امّا مسیر خوشبختی شما را چندین گام پیش می‌راند :

1- از هر راهی برای ابراز عشق به همسرتان بهره بگیرید.

2- در عذرخواهی کردن از هم سبقت بگیرید.

3- همیشه همدیگر را "عزیزم"، "معشوقم"، "محبوبم" و ... خطاب کنید.

4- همیشه و در همه جا احترامی متقابل را برای یکدیگر قائل باشید.

5- همیشه صبوری و شکیبایی را بکار ببندید.

6- در اماکن عمومی بسیار محتاطانه به ‌همدیگر ابراز عشق کنید.

7- احساساتش را جدی بگیرید و آرزوهایش را به جان بخرید.

در زندگی هیچ لذّتی اصیل‌تر و شیرین‌تر از عشق وجود ندارد

8- بگذارید به اندازه کافی استراحت کند تا آرامش خیال ممکن را بدست آورد.

9- از گفتن کلمه "دوستت دارم" در هیچگاه مضایقه نکنید.

10- از عطر مورد علاقه‌اش استفاده کنید.

11- کمد لباس‌هایش را با اشعار و جملات عاشقانه تزئین نمایید.

12- با او مانند شاهزاده‌ای زیبا برخورد کنید.

13- هر روز به یکدیگر سخنان محبت‌آمیز بگویید.

هر کس که عاشق می‌شود باید برای تحمل و چشم‌پوشی خطاهایی

که می‌بیند امّا نمی‌تواند عکس‌العمل نشان دهد، صبور و‌ آرام باشد.

14- هنر برقراری ارتباط دوستانه با همسرتان را بیاموزید. هر چند ممکن است در ابتدا با کمی مشکل مواجه باشید، ولی پس از آن از زندگی لدّت خواهید برد.

15- به قدری در هم غرق شوید تا مسائل و مشکلات زندگی را فراموش کنید.

16- به هر طریق ممکن خستگی را از جسم و روح همسرتان دور کنید.

17- موهای همسرتان را با دستانتان آرایش کنید.

18- در تمام لحظاتی که در کنار هم هستید به او ابراز عشق کنید و گاهی احساستان را روی یک لیوان شیشه‌ای بنویسید.

19- از عشق‌تان در هر زمان دفاع کنید.

20- روی برف‌هایی که روی زمین باریده است برای هم پیام‌های عاشقانه بنویس

تفاوت زندگی مشترک با دوستی های عاشقانه

تفاوت زندگی مشترک با دوستی های عاشقانه

بسیاری از جوانان تصور می کنند:که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است.و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند.در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می باشد.دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است .دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت.دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است.اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست .برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می دهد.زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می کند.

--------------------------------------------------------------------------------

در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می آوردی و احساس می کردی که گذشته و حالت از خودت می باشد.وآزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی.همه چیز را عاشقانه می نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت. اما همین که وارد زندگی مشترک می شوی شرایط کاملا تغییر می کند.اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است. اینجا صحبت از یک عمر زندگی است. اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است.در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی.

__________________

--------------------------------------------------------------------------------

دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است.در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی.اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می کنی.اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می گیرند.ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می دهند.اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود.اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است.بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می دهد.و این مسئله خود باعث می شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند.اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می شود.که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می پذیرد.

__________________

--------------------------------------------------------------------------------

بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند.یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند. یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود.در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند.او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم .من کانون عشق و عاطفه هستم .من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی. همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می پروراندیم.محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم.

__________________

--------------------------------------------------------------------------------

زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند .بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است.چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد.در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می کنند.

در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می سازند.در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است.و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم.

ازدواج در ایران باستان

ازدواج در ایران باستان

از مراسم ازدواج اصیل ایرونی برای ما فقط باورهای غطلی باقی مونده و مراسم خواستگاری، نامزدی ، عقد، عروسی، پاگشا ، آینه و شمعدان تنها جنبه تشریفات داره. در حالیکه تو آئین کهن ایرانی هر کدوم روش و هدف خاص خودش رو داشته ...

در ایران باستان و بنا بر قوانین دوره ی ساسانی، دختران خود همسر خویش را انتحاب می کردند. هنگامی که بهرام گور،پادشاه معروف ساسانی از دختران یک مرد روستایی ساده درخواست ازدواج می کند؛ روستایی، پاسخ را به دختران خود وا می گذارد.. در شاهنامه زنان دلاور و خردمندی چون کتایون و تهمینه، همسر خویش را انتخاب کرده و برای یافتن همسر خود همه ی مرزهای سیاسی و طبقاتی را زیر پا می گذارند.

زرتشت نیز در اوستا برای ازدواج و تشکیل خانواده منزلت والایی دیده است. در یسنا آمده است: عروس و داماد! این کلمات را به شما می گویم: زندگی سرشار از شادی داشته باشید و به حقوق یکدیگر احترام بگذارید. بی گمان زندگی شیرینی خواهید داشت. زرتشتیان که تعداد آنها در دنیا بیش از 300 هزار نفر و در ایران 30 هزار نفر می باشد پس از گذشت قرن ها مراسم مربوط به ازدواج خود را نگه داشته و بنا بر باورهای دیرین خود رفتار می کنند. به این مراسم نگاه کنیم که چه اندازه زیبا هستند. بیاییم این آداب انسانی و والا را پاس داریم.

خواستگاری

خواستگاری زرتشتیان به این روش است که مادر و خواهر پسر در صورت تمایل خانواده دختر با چند نفر از بستگان نزدیک برای خواستگاری دختر می روند. در بیشتر مواقع خانواده پسر نامه‌ای که در باره ی خواستگاری از سوی پسر به پدر دختر نوشته شده همراه خود می برند. این نامه را بیشتر برای شگون روی کاغذ سبز رنگ و در پاکتی سبز می گذارند و با یک دستمال سبز و یک کله قند همراه با مقداری سنجد و آویشن به منزل دختر می برند. جواب نامه چند روزپس از آن از سوی خانواده دختر با همان روش به سرای پسر برده می شود. در این نامه پدر دختر، موافقت خود را بیان می دارد و به دنبال آن نامزدی آغاز می شود.

نامزدی

در روز نامزدی پسر همراه خانواده خود به خانه دختر می رود و همراه با بردن انگشتر نامزدی هدایایی (از قبیل کیف، کفش، پارچه ،‌سکه طلا) به دختر می دهد.دادن این هدایا همراه با مراسم ویژه ای است. در جلوی همه این هدایا دو لاله که در داخل هر کدام یک شمع روشن قرار دارد همراه آیینه،‌گلاب‌پاش، یک کله قند و نقل با خود می برند و پس از پیش کش کردن این هدایا از سوی پسر به دختر، آنان انگشتر نامزدی را در دست همدیگر می کنند. چند روزپس از نامزدی،‌خویشان دختر نیز با دو لاله روشن ونقل و کله قند سبز پوش،‌گل، پارچه و هدایای دیگر به خانه پسر می روند و آنها را به خانواده پسر هدیه می کنند. در این دیدار، دختر همراه پدر و مادر وخویشان خود نمی رود زیرا این کار را گونه ای سبکی ازسوی دختر می دانند. پسر می تواند بعد از انجام مراسم نامزدی به خانه دختر رفت و آمد کند .پس از مدتی،‌که به آمادگی دو خانواده بستگی دارد، روز عروسی را که باید روزی نیک و مبارک باشد برمی گزینند.

عروسی

چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیک به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (کیف و کفش،‌چند قواره پارچه،‌طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( کفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانه‌ای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی کنند می برند و خانه را خود تزیین و آماده می کنند. هم چنین در این روز همراه با بر پا کردن جشن کوچکی، با نخی که از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.عقد و عروسی زرتشتیان در یک روز انجام می گیرد. روز عروسی،‌عروس و داماد وخویشان نزدیک پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،‌کتاب اوستا، دو لاله ی روشن،‌آیینه،‌نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیک به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای که در جلوی سفره عقد است می‌نشینند.

سفره ی پیمان (گواه) یا عقد

سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند.

اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان)

عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:

مسابم و مسابم!...........چی چی مسابی؟

مهر و محبت مسابم!.......برای کی مسابی؟

برای عروس و دوماد!

داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند. روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانواده‌های نزدیک می‌نشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی می دهد. بعد از طرفین می‌پرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه.

س از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میکنند . پس از پایان مراسم عقد،‌تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (موبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینکار موبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه کرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.

سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت می کند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه ده‌موبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه می برند می‌پردازد.پس از انجام مراسم عقد، موبد،‌عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند. غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد. گاه نیز با آوردن مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.

در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:

آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا.........عقدت می کنم، عقد مدارا

تو که عقدم می کنی، عقد مدارا............ ......منم عروس می شم حجله می شینم

تو که عروس می شی حجله می شینی.......منم دوماد می شم، پهلوت می شینم

بادا بادا مبارک بادا

پا انداز (پاگشا)

در یزد و کرمان زرتشتیان عروس را با آداب ویژه ای به خانه داماد می برند. بدین ترتیب که سمت راست عروس، خواهر داماد و سمت چپ او خواهر عروس (یا یکی از زنان خانواده ی عروس) قرار گر?ته زنان فامیل در حالی که صف چهار یا پنج نفری تشکیل داده‌اند پشت سر عروس به سوی خانه داماد حرکت می کنند. چون به کوچه ای باریک ( کوچه ی آشتی کنان) می رسند، می ایستند و می خوانند:

این کوچه تنگه؟ بله......عروس قشنگه؟ بله

دست به زلفاش نزنید....مروارید بنده. بله

بادا بادا مبارک بادا.......ای یار مبارک بادا

همراهان عروس از جلوی منزل هر زرتشتی عبور کنند، در برابرش، آتش افروخته بر روی آن اسفند و کندر دود می کنند. زنان شاباش می کشند . بدین گونه که سر در گوش و دوش یکدیگر نهاده و فریاد شادمانه بر می آورند. در جلو در خانه، جلوی پای عروس و داماد آتش می افروزند. خانواده داماد برای ورود عروس پاگشا یا پانداز می دهند که بیشتر پول و طلاست. در خانه به مهمان ها شربتی به نام (شربت در حجله ) می دهند. در هنگام ورود عروس و داماد به حجله مادر شوهر هدیه‌ای( گوشواره، انگشتر، دستبند و سینه ریز) به عروس می دهد. پس از ورود عروس و داماد به حجله،‌در حضور عده ای‌ از زنان خانواده نزدیک آنها،‌عروس و داماد به پاشویی یکدیگر می پردازند. ابتدا سینی را در زیر پای عروس و داماد قرار میدهند. عروس و داماد از ظرفی ،مقداری سبزی که به آن (مرو) و (مور) یا مورد سبز می گویند، و مقداری شیر و آب که همه با هم مخلوط شده برداشته هر دو پای عروس را با آن می شوید و سپس عروس پای داماد را می شوید به این نشان که مانند گیاه مورد همیشه زندگی آنها سبز و خرم باشد و مانند آن شیر همواره از گناهان پاک گردند و مانند آن ریشه( مورد) زندگیشان دراز و پردوام باشد.

در این هنگام مهمانان عروس و داماد را تنها می گذارند. عروس و داماد اناری شیرین را که در روی سفره گواه بوده در اتاق حجله با هم می خورند تا به اندازه دانه‌های آن دارای اولاد گردند. بامداد روزدیگر رختخواب عروس و داماد بوسیله خواهر شوهر (یا خواهر زن) بزرگتر جمع می شود. رسم است که داماد سکه‌ای برای خواهر خویش در رختخواب می گذارد و خواهر شوهر موقع جمع کردن رختخواب، آنرا برمی دارد. بامداد همان روز نیز از طرف خانواده عروس مقداری ماست (بعنوان روسفیدی ) همراه شیرینی و پشمک (برای شیرین کامی ) برای خانواده‌های نزدیک عروس و داماد فرستاده‌می شود.

پا تختی

داماد عصر همانروز ( که روز پاتختی است) قبل از آمدن مهمانان به وسیله چندتن از مردان فامیل همراه موبد با دو لاله روشن و مقداری شیر که با برگ گل و آب مخلوط میباشد برسر آب روان میرود و پس از خواندن پاره هایی از اوستا به وسیله ی موبد،‌آنرا در آب روان می ریزد تا بدین ترتیب هر گونه آلودگی قبل از زناشویی او شسته شود و مانند آب و شیر و گل پاک باشد. دربازگشت، داماد برای دست‌بوسی وسپاس از رنج هایی که پدر برای دختر خود کشیده است به خانه پدرزن می رود و با بوسیدن دست مادر و پدر زن خود از تلاش آن ها در تربیت دخترشان که حالا زن اوست سپاسگزاری می نماید. پدر زن هدیه‌ای به داماد می دهد. سپس داماد به خانه خود باز می گردد. در بازگشت داماد، در پاگرد خانه، عروس کاسه‌ای از نقل و شیرینی به نشان پذیرایی از داماد به سر او می ریزد. دراین هنگام خویشان و دوستان هدایایی را که آماده کرده‌اند به عروس و داماد می دهند. آنگاه داماد به نشان شیربها، اناری را که به آن 33 یا ??? سکه زده شده همراه یک جفت کفش به مادر زن هدیه می کند و یک جفت کفش نیز به خواهر زن می دهد. روز سوم عروسی روز آش رشته است. رشته این آش باید به دست عروس بریده شود و به دست داماد به دیگ ریخته شود. این آش را نیز همراه با برگزاری جشن کوچکی بین دوستان و خویشان بخش می کنند.

زیارت و مهمانی

رسم است که عروس و داماد پیش از رفتن به جای دیگر همراه خویشان خود به زیارتگاه و مکان مقدسی و در یزد به پیر سبز و چکچک و پیر بانو می روند. پس از زیارت، در یک روز خوب هفته، مادر شوهر و پدر شوهر، عروس و پسرشان را به خانه خود مهمان می کنند و هنگام ورود آن ها هدایایی به نشان پاگشا به آن ها می دهند. همین کار را مادر زن و پدرزن نسبت به داماد و دختر خود انجام داده و هدایایی به نشان پاگشا به آنها می دهند. پس از آن خویشان نزدیک عروس و داماد را به خانه‌هایشان مهمان می کنند. گاهی این مهمانی ها به درازا می کشد، زیرا عروس و داماد هر هفته در خانه یکی از خویشان مهمان می شوند. این مهمانی ها نیزهمراه با تشریفات ویژه ای است. هنگام ورود عروس و داماد یک شاخه گل و گیاه سبزی یا یک دانه انار (یا سیب و یا نارنج) به آن ها داده مقداری (آویشن) که با شیرینی و سنجد و بادام و غیره مخلوط است بر سر آنها می ریزند و چندین مرتبه با صدای بلند که همراه با خوش حالی است نسبت به عروس و داماد شادباش می گویند. زدن دف و خواندن ترانه های شادمانه و خوردن انار و هندوانه و شیرینی نیز در تمام این مراسم رایج است.

عشق یعنی...

عشق یعنی...

عشق یعنی ... نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه

عشق یعنی ... همون سلام اول.

عشق یعنی ... چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان.

عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد.

عشق یعنی ... به هزار زبون بهش بگی دوستت دارم .

عشق یعنی ... انفجار احساسات.

عشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری.

عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی.

عشق یعنی ... وقتی تو از اون بخوای که مرد زندگیت بشه.

عشق یعنی ... ترو ببخشه و یه فرست دیگه بهت بده.

عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم

عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که مواظب هیکلت باشه

عشق یعنی ... مایه قوت قلب

عشق یعنی ... شادی و نشاط

عشق یعنی ... کسی که دلتو می بره

عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری.

عشق یعنی ... غذا رو شریکی خوردن.

عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی.

عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری.

عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.

عشق یعنی ... هر روز به بهونه ای جشن گرفتن.

عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن.

عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.

عشق یعنی ... عکس عشقت یه جایی جلوی شماته.

عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.

عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.

عشق یعنی ... وحشتی از بودن با اون نداری.

عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی.

عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن.

عشق یعنی ... یه کیک خونگی برای روز تولدش.

عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه.

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه.

عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست.

عشق یعنی ... گرفتن یه پرستار برای بچه .

عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه.

عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی.

عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم.

عشق یعنی ... با هم تاب خوردن.

عشق یعنی ... چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی.

عشق یعنی ... با هم ارتباط قلبی داشتن.

عشق یعنی ... با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن.

عشق یعنی ... یکی همیشه با یه کادو و هدیه کوچولو بیاد.

عشق یعنی ... بعضی وقتا بی حوصله شدن.

عشق یعنی ... روی هم اسمای قشنگ گذاشتن.

عشق یعنی ... چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه.

عشق یعنی ... اولین کسی که زنگ میزنه ببینه تو رسیدی خونه یا نه.

عشق یعنی ... از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوتر رو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن.

عشق یعنی ... وقتی نشونه ها امید بخشن.

عشق یعنی ... شمع ومهتاب وستاره ها.

عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه.

عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته.

عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره.

عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.

عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم

عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.

عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.

عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی.

عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره.

عشق یعنی ... به اون نشون بدی که واقعا درکش می کنی.

عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید.

عشق یعنی ... وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی.

عشق یعنی ... مثل توی قصه ها رمانتیک بودن.

عشق یعنی ...  براش یه نامهء رمانتیک بفرستی.

عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.

عشق یعنی ... احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته.

عشق یعنی ... چیزی که از کلمات قویتره.

عشق یعنی ... روی دریای خوشبختی شناور بودن.

عشق یعنی ... بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی.

عشق یعنی ... جادوش کنی.

عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی.

عشق یعنی ... وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره.

عشق یعنی ... دو چهره خندون.

عشق یعنی ... یه بازی که تمومی نداره.

عشق یعنی ... چیزی مثل برنده شدن توی بازی.

عشق یعنی ... وقتی شب مهتاب برات شعر می خونه.

عشق یعنی ... احساس کنی پاهات رو زمین بند نیست.

عشق یعنی ... به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببره.

عشق یعنی ... حرفشو باور کنی.

عشق یعنی ... تو گوش هم زمزمه کردن.

<< عشق را شما چگونه تفسیر می کنید؟ >>

<< عشق را شما چگونه تفسیر می کنید؟ >>

-++++++++++++++++++++++++++++++++++++++-

Once a Girl when having a conversation with her lover, asked

یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید

Why do you like me..? Why do you love me?

چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

I can't tell the reason... but I really like you

دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم

You can't even tell me the reason... how can you say you like me?

تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟

How can you say you love me?

چطور میتونی بگی عاشقمی؟

I really don't know the reason, but I can prove that I love U

من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت کنم

Proof ? No! I want you to tell me the reason

ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی

Ok..ok!!! Erm... because you are beautiful,

باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

because your voice is sweet,

صدات گرم و خواستنیه،

because you are caring,

همیشه بهم اهمیت میدی،

because you are loving,

دوست داشتنی هستی،

because you are thoughtful,

با ملاحظه هستی،

because of your smile,

بخاطر لبخندت،

The Girl felt very satisfied with the lover's answer

دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma

متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناکی کرد و به حالت کما رفت

The Guy then placed a letter by her side

پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون

Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk?

عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا که نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

No! Therefore I cannot love you

نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم

Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you

گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

Because of your smile, because of your movements that I love you

گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم

Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you

اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم

If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore

اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

Does love need a reason?

عشق دلیل میخواد؟

NO! Therefore!!

نه!معلومه که نه!!

I Still LOVE YOU...

پس من هنوز هم عاشقتم

True love never dies for it is lust that fades away

عشق واقعی هیچوقت نمی میره

Love bonds for a lifetime but lust just pushes away

این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره

Immature love says: "I love you because I need you"

"عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم

Mature love says "I need you because I love you"

"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم

"Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays"

"سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه"

نکاتی درباره نحوه علاقمند نمودن آقایون در روابط

نکاتی درباره نحوه علاقمند نمودن آقایون در روابط

پیرو پیشنهادات متعددی که در مبحث ارتباطات خانوادگی برای سایت مردمان فرستاده می شود، می توانم با اطمینان کامل این مطلب را در مورد آقایون بگویم که: مردها یا عاشق نمی شوند و یا وقتی هم که عاشق شدند به سختی عاشق می شوند؛ آقایون عاشق عاشق شدن هستند. شاید به صورت کلیشه ای همیشه آقایون به عنوان افرادی معرفی شده باشند که تک بعدی به قضایا فکر کرده و فقط به دنبال برقراری رابطه جنسی هستند؛ اما حقیقت اینجاست که وقتی یک مرد با کسی که دوستش می دارد ارتباط برقرار می کند، هر روز احساسش نسبت به او بیشتر شده و دلش برای او بیشتر می تپد.

اگر می بینید که نیمی از مردها اظهار می دارند که در حال حاضر با کسی که دوستش داشته باشند، ارتباط برقرار نکرده اند معنایش این است که قلبشان را آماده نگه داشته اند تا برای فرد مورد نظر شروع به تپیدن کند؛ اما این آقایون منتظر چه هستند؟ چه چیز سبب می شود آنها عاشق شوند؟ بعد از شیمی مناسب، جذابیت، و قرارگرفتن در زمان و مکان مناسب تصور می کنم تنها سوالی که به ذهن می رسد، این پرسش باشد که: چه چیز سبب می شود آقایون عاشق شوند و عاشق باقی بمانند؟ در حدودو 60% از آقایون بر این باورند که در یک ارتباط، حفظ رابطه ی دوستانه مهم تر از هر مسئله ای است. (و تنها 8% از آقایون هستند که تصور می کنند ارتباط جنسی از اولین اولویت برخوردار است.) اما اجازه دهید کمی دقیق تر و عمیق تر به این مسئله نگاه کنیم. مردها واقعاً به دنبال برقراری ارتباط با چه تیپ خانم هایی هستند؟ با آگاهی کامل نسبت به این مطلب که کشف علاقه ی آقایون به خانم ها مانند حرکات پولوتونیوم 24 غیر قابل پیش بینی است، اما نکاتی وجود دارد که اگر در خانم وجود داشته باشد، برای آقایون از ارزش بالایی برخوردار خواهد بود. این موارد به شرح زیر می باشند:

خانمی که به چیزی غیر از او علاقه داشته باشد

بله، خیلی خوب است که خانم تمام هواسش به همسرش باشد.

بله، خیلی خوب است که آقا را نازپرورده بار بیاورد.

بله، خیلی خوب است که با خانمی زندگی کنید که امواج تعریف و تمجید، و بوسه ها را بر روی شما سرازیر کند.

اما باید توجه داشت که دیواری به بلندای دیوار چین میان یک نگاه گذرا و جلب توجه برای یک زندگی طولانی مدت وجود دارد. تعداد زیادی از آقایون می گویند که تمایل دارند با کسی ازدواج کنند که به کار دیگری نیز علاقه داشته باشد. به عنوان مثال شغل، ورزش و یا هر چیز دیگری که مربوط به خودش باشد. چرا؟ اشتیاقی که او برای یک کار دیگر از خود بروز می دهد، تایید کننده ی خوبی خدادادی، میل درونی، و استقلال اوست. همه ی این موارد می تواند جزء نقاط مثبت خانمی باشد که مردها تصمیم میگیرند چند دهه از عمر خود را در کنار او سپری کنند.

خانمی که با لحظات مردانه مشکل نداشته باشد

در هر رابطه ای که قرار می گیرید، باید زمانی را به رقص های دو نفره تان اختصاص دهید. زمانیکه یک خانواده از حالت غیر جدی به جدی وارد می شود، بیشتر افراد تنها به خوابیدن و راه رفتن در کنار هم اکتفا می کنند. اما به هر حال لحظاتی نیز وجود دارند که ممکن است یکی از طرفین از این رقص دونفره خسته شود و تصمیم بگیرد که وقت بیشتری را با دوستانش سپری کند. شما هم بهتر است که به او فضای کافی برای انجام این کار را بدهید. آقایون حتی اگر با کامل ترین زن دنیا هم باشند، باز هم دوست دارند که زمانی را با دوستان خود سپری کنند و فضایی مخصوص به خودشان داشته باشند. (64% از آقایون اظهار می دارند که خوشحال می شوند زمانیکه خانم ها برای خود برنامه هایی دارند، وقتی را به خودشان اختصاص بدهند). اگر خانم ها زمان کافی برای خلوت کردن را به آقایون بدهند، مطمئن باشند که آقایون سپاسگزارشان میشوند و ارزش این کار خانم ها را متوجه خواهند شد. نگران نباشید! این شور و اشتیاق دیری نمی پاید و آنها مجدداً به سمت شما باز خواهند گشت.

خانمی با استیل حرکتی ویژه

طرز راه رفتن خانم در نزد همسرش قسمتی از جذابیت ابتدایی او به حساب می آید. خرامیدن خانم از اتاق خواب تا حمام پس از اولین شبی که با هم گذرانده اند می تواند وجد دیداری خاصی را در شوهر ایجاد کند. باید سعی کنید این خرامیدن ها را در تمام لحظات زندگی خود حفظ کنید. اما منظور من دقیقاً از این خرامیدن چیست؟ حالت، شیوه رفتار، اعتماد به نفس، گیرایی، دلربایی و فریبندگی شماست که نشان می دهد شما، هم می توانید جسور و بی باک باشید، و هم مهربان و دوست داشتنی. در یکی از مقاله های اخیر خود مطلبی در مورد اینکه میان اعتماد به نفس و خشونتی که مردها را از شما دور می کند، مقاله ای را تنظیم کرده ام. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به آن مقاله رجوع کنید. حقیقت اینجاست که در یک رابطه کامل و بی نقص آقایون به دنبال خانم هایی هستند که با غرور قدم بردارند و بخرامند. آقایون به دنبال خانم هایی هستند که آنها را به چالش فرا خوانند، خانم هایی که آنها را هل بدهند، و گاهی اوقات رهبری آنها را به عهده بگیرند. این امر هم در بستر هم در مورد برنامه ریزی طریقه سپری کردن تعطیلات هفته ی آینده صدق می کند. خطر چه زمانی ایجاد می شود؟ این خرامیدن ها و دلربایی کردن ها می تواند برای همسرتان جذابیت بسیار زیادی داشته باشد اما در برخی موارد می تواند ضربه های عاطفی شدید به او وارد کرده و اخلاقش را به طور کامل عوض کند به عنوان مثال زمانیکه اینکار را برای مرد دیگری انجام دهید، فرمانروای خودکامه ی رابطه شوید و در مقابل جمع با مادر او جروبحث کنید. او اصلاً از این کار خوشش نمی آید و ترجیح می دهد که شما را در زمان انجام چنین کارهایی از پنجره به بیرون بیندازد.

خانم هایی که در انتخاب پوشاک باسلیقه هستند

خوب آقایون اهمیت چندانی به لباسهایی که میپوشند نمی دهند. اما چیزی که برایشان مهم است توانایی خانم ها در انتخاب البسه مناسب برای آنهاست. بر اساس عقاید فرویدی این نیاز آقایون است که کسی برایشان مادری کند. در هر ارتباط عاطفی نوعی رابطه دادن و گرفتن وجود دارد. آقایون خیلی خوشحال می شوند که اگر ست فعلی لباس هایشان با هم هماهنگی ندارد، همسرشان این امر را به آنها گوشزد کند. خانم می تواند به راحتی همسرش را به سوی انتخاب بهترین کت و شلوار هدایت کند. البته آقایون دلشان می خواهد اینطور احساس کنند که می دانند در حال انجام چه کاری هستند و هیچ نیازی به کمک گرفتن از دیگران ندارند. خانم هایی که با در نظر گرفتن کلیه ی این موارد همسران خود را به سمت انتخاب گزینه ی مناسب هدایت میکنند، جزء با ارزش ترین کمک خلبان ها محسوب می شوند.

معمای جذاب عشق لیلا و جنون

معمای جذاب عشق لیلا و جنون

یه نفر برای بازدید میره به یه بیمارستان روانی .

اول مردی رو میبینه که یه گوشه ای نشسته، غم از چهرش میباره،

به دیوار تکیه داده و هرچند دقیقه آروم سرشو به دیوار میزنه و با هر ضربه ای،

زیر لب میگه: لیلا… لیلا… لیلا…لیلا… لیلا…لیلا…

مرد بازدیدکننده میپرسه این آدم چشه؟ میگن یه دختری رو میخواسته به اسم “لیلا”

که بهش ندادن، اینم به این روز افتاده…

مرد و همراهاش به طبقه بالا میرن.

مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه به قفس به غل و زنجیر بستنش

و در حالیکه سعی میکنه زنجیرها رو پاره کنه،

با خشم و غضب فریاد میزنه: لیلا… لیلا… لیلا… لیلا… لیلا… لیلا… لیلا…

بازدیدکننده با تعجب میپرسه این چشه؟!!!!

میگن اون دختری رو که به اون یکی ندادن، دادن به این!!!